برنامه ی سحری

درباره ی برنامه های شبکه ی استانی صدا و سیما مدت های قبل نوشته ای را منتشر کرده بودم. در آنجا به برخی کاستی های این شبکه اشاره کردم. امروز می خواهم یادداشت کوتاهی درباره برنامه سحرگاهی رادیو بنویسم.
یکی از عاداتی که در هنگام سحر داریم گوش دادن به صدای رادیو است. برنامه ی سحرگاهی رادیو استان را به خاطر گفتن اوقت شرعی گوش می دهیم. دلیل دیگری که به آن گوش می دهیم برای خالی نبودن عریضه و پر کردن سکوت است.
از اول ماه رمضان خواسته ام در این باره بنویسم ولی به خاطر مشغولیت های دیگری که داشته ام از پرداختن به آن باز مانده ام. دیگر دلیل برای این کار این بود که می خواستم چند مدتی از شروع آن بگذرد تا عیب و هنرش نمایان شود.
به هر حال سوای محتوای نازل این برنامه در آن جهت گیری های خاص فرهنگی و مذهبی مشاهده می شود. در قسمتی از برنامه که به گزارش می پردازد گویا همکار گزارشگر برنامه قول داده است تا پایان ماه رمضان به همه دهات زابل برود و از آنها گزارش تهیه کند. چون تا به حال فقط دو یا سه گزارش از سوی بلوچستان پخش شده است. همه محتوای این گزارش ها چه آنهایی که در شمال و چه آنهایی که در جنوب نهیه شده اند تکراری و ملال آور است. اخر مگر یک ماه رمضان در هر کوره دهاتی رسم خاص خود را دارد. تمام محتوای این گزارش های چند کلمه بیشتر نیست. در ماه رمضان کربلایی حسن یا حسین به سحرخوانی مردم را بیدار می کرده است که اکنون مرده است.
گزارشاتی هم که از جنوب می آید چندان تعریفی ندارد. گزارشگر سعی می کند سخنی را در دهان مصاحبه شونده بگذارد وی هم طوطی وار آنها را تکرار می کند
امیدوارم تهیه کنندگان برنامه های رادیو-تلویزیونی به دقت بیشتری برنامه های بهتر تهیه کنند

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *