پاسخی برای شستونی بلوچ

در یکی از سایت های خبری بلوچستان مطلبی از شما را خواندم که درباره اسامی بلوچستان مطلبی را نوشته بودید. در قسمت آخر مقاله جناب عالی از بنده نام برده بودید، می خواستم در این باره مختصر توضیح دهم.
زبان از لحاظ علمی به عنوان یک نهاد اجتماعی تعریف می شود. زبان ویژگی های زیادی دارد که آن را از سایر سیستم های شبیه به خود مجزا می کند. شش ویژگی عمومی زبان عبارتند از: قراردادی، جابه جایی، خلاقیت، دوگانگی، دستوری بودن و انتقال فرهنگی. هر یک از ویژگی های بالا دارای توضیح و تشریح خاص خود است که از بحث این مقاله خارج است و برای مطالعه درباره هر یک به منابع معرفی شده در مقاله ارجاع شود. ما فقط به ویژگی قراردادی بودن زبان که به موضوع بحث مرتبط است خواهیم پرداخت.
قراردادی بودن(Arbitrariness) : علایم زبانی معمولا نشانه ای هستند. قراردی بودن زبان یعنی رابطه معنی و نشانه رابطه ای قراردادی است. مثلا رابطه نشانه ای مانند درختبا شئی که در خارج و جهان واقعیت وجود دارد رابطه ای قرار دادی است. به عبارت دیگر قراردادی بین کاربران زبان فارسی است که به شئی که دارای ریشه و برگ و تنه است درخت گویند. یکی از نتایج قراردادی بودن زبان تغییر رابطه نشانه و معنی است. یکی از قواعد قراردادی بودن یک موضوع شمول و پذیرش از طرف اکثریت است. یعنی اگر روزی گویش وران زبان فارسی به این نتیجه برسند که به شئی مذکور در بالا گربه و به حیوان که قبلا گربه بود بگویند درخت و همه آن را قبول کنند، در این مسئله هیچ ایرادی نیست و از منظر زبان شناسی کاملا صحیح است.
اما مسئله جالق(جالک) بسیار ساده است. در این جا دو جریان زبان شناسی وجود دارد که آنها را بر می شمارم. اول آنکه زبانها از همدیگر تاثیر می پذیرند. این تاثیر ممکن است در سطح واژه، واج، صوت و حتی ساختارهای اساسی تر مانند دستور نیز این تاثیرپذیری وجود دارد. رد و بدل کردن داده ها بین زبان به این صورت انجام می شود: ١در زبان مبدا نیازی ایجاد می شود. ٢گویش وران زبان مبدا از نزدیک ترین زبان به خود که در دسترس است به دنبال رفع نیاز بر می آیند. ٣بعد از پیدا کردن زبان مقصد مورد نظر انچه را که می خواهند در آن زبان پیدا می کنند ۴در زبان مبدا آنچه را که یافته اند با ساختار زبان خویش انطباق می دهند، سپس آن را استفاده می کنند.
مثلا در زبان فارسی برای وسیله ای که در فرانسوی (Rouge) نامیده می شود واژه ای ندارد. بنابراین یک نیاز برای نام گذاری این ابزار در زبان فارسی ایجاد می شود. این وسیله از اروپا آمده است در زبان مبداء (قوژ) تلفظ می شود. به ایران که وارد می شود (روژ) تلفظ می شود، یعنی زبان فارسی تغییر مورد نظر را بر روی کلمه قرضی اعمال می کنند سپس آن را می پذیرد.
مورد دوم تفاوت ساختار واجی و آوایی زبان ها با هم دیگر است. مثلا آواهایی که در زبان فارسی وجود دارند که در بلوچی وجود ندارند و بر عکس واج های در بلوچی است که در فارسی وجود ندارد مانند(Ď).
اتفاقی که در مورد کلمه جالق افتاده مربوط به این دو نکته است. در زبان بلوچی واج (ق q) وجود ندارد و معمولا در معادل های واژه های فارسی از صدای (گ g یا ک k) استفاده می شود. مثلا در زبان بلوچی کلمهقجرفارسی به صورت گجرتلفظ می شود. زبان فارسی برای بخش جالک که در شمال شرقی شهرستان شستون واقع شده است هیچ واژه ای ندارد. پس برای رفع نیاز خود گویش وران فارسی از زبان بلوچی استفاده می کنند. همان چهار مرحله ای که گفتم در این واژه صورت می گیرد تا جالکبلوچی بهجالقفارسی تبدیل شود. هر دو واژه دارای یک هجا (بخش) هستند. در تطبیق واژه جالکبه جالقفرایندهای زبانی زیادی صورت می گیرد که یکی از آنها تطبیق با سیستم واجی زبان مقصد است. همانگونه که در بالا توضی

;ح دادم دو واج q و k متناظرند، یعنی قابل تغییر به هم هستند. فارسی زبان هر وقت به واژه با صدای k در دیگر زبان های مجاور می رسد از قیاس نتیجه می گیرد که باید آن را به q تبدیل کند تا در محیط زبان فارسی پذیرفته تر شود.ذکر نکته ی مهم دیگر ضروری است که زبان اختیاری و قراردادی است، چون ممکن است این سوال پیش آید که آنها جالک را انتخاب نکرده اند. نمی توانیم بگویم چرا جالک نه چون واژه به صورت جالق وارد فارسی شده و همه گویش وران آن زبان آن را پذیرفته اند.

اما در مورد گوینده صدا و سیما، واژه به طور صحیح وارد زبان فارسی شده است ولی گوینده خبر آن را به کلمه دو هجای تبدیل کرده (جا+لق) و تلفظ می کند. اعتراض بنده به همین بود که واژه را همانگونه که وارد زبان خویش کرده اند همانگونه نیز تلفظ نمایند.اصلی وجود دارد که می گوید اگر آن مراحل برعکس انجام گیرند باید به واژه در زبان مبدا رسید. چون اگر همان چهار مرحله ای که سخن آن رفت را درباره این واژه دو هجای از فارسی به بلوچی انجام گیرد به دیگر واژه ای در زبان بلوچی خواهند رسید که آن بخش شستون نیست بلکه واژه ای دیگر در زبان بلوچ خواهد بود.
در بررسی هر واژه باید در نظر گرفت که کلمه در چه زبان و بافتی قرار گرفته است. دوست گرامی آنچه که شما در نوشته خویش آورده ای درباره جالک هم درست است و هم نادرست. بستگی دارد که آن کلمه در چه زبانی باشد اگر در زبان بلوچی باشد تلفظ آن منطقه جالک است ولی در زبان فارسی معیار ما هیچ واژه ای تحت عنوان جالک نداریم. آنچه را که بنده درباره آن ایراد گرفتم کلمه در زبان فارسی معیار بود نه واژه ای در زبان بلوچی که شما بنده را متهم به اشتباه در این باره کرده اید.
منابع زبان شناسی:
١مقدمات زبان شناسی، مهری باقری،نشر قطر،١٣٨٠
٢مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی،ابوالحسن نجفی،انتشارات نیلوفر،١٣٨٠
٣– Essential Introductory Linguistics ,G. Hudson, Blackwell Publishers Ltd, 2000

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *