کافر عشق

شعری از امیرخسرو دهلوی – شاعر پارسی‌گوی هند

خسرو
خسرو

کافر عشقم مسلمانی مرا در کار نیست

هر رگ من تار گشته حاجت زنار نیست

از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب

دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست

ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش

ما خدا داریم ما را ناخدا در کار نیست

خلق می گوید که خسرو بت پرستی می کند

آری آری می کنم با خلق ما را کار نیست

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۳ دیدگاه

  1. شعر حافظ میگوئی و قلم نزنی
    ملت همه مشتاق خط شما
    اما یار اندر غزل حافظ سیر کند
    حافظ زمان باش شعر نکند درمان
    این خرابه عاشقان را.
    شعرنو برای تلنگر اقای دانشور جهت نوشتن نثر نه نظم!!!!

  2. لطفا برای حمایت از جوانان بلوچ مطلب آقای همایون امیری در سایت های حق گو ندای زاهدان طلوع زاهدان نسیم بلوچستان مسکوتان آنلاین را در سایت قرار دهید.