سرگذشت افسانه ای بلوچ از حلب تا مکران

در یک روایت بلوچ معتقد است که از نسل «میرحمزه» عموی حضرت علی هستند. روزی میرحمزه در نهر آبی مشغول آبتنی بود. دسته ای از پرییان از آنجا عبور می کردند. یکی از آنها که ظاهرا بزرگ آن جمع بود عاشق مرد خدا میرحمزه می شود. او با میرحمزه ازدواج کرده و حاصل این ازدواج پسری به نام «برلوچ» شد. پسر بزرگ شد و حاکم او را به وزیری خود برگزید. 

سالهای گذشت. بلوچ ایل و طایفه ای بزرگ شدند. بعدها از حلب به سیستان کوچ کردند. مدت زیادی آنجا ساکن بودند سپس به کیچ مکران آمدند. 

دو شاخه بزرگ بلوچ رند و لاشار بودند. این دو سالها با هم درگیر بودند. بلوچ داستان این جنگها را با اشعاری حماسی روایت کرده است.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *