شهرهای بلوچستان

شهرهای بلوچستان حول محور یک روستا شکل گرفته اند. سپس با محوریت اقتصاد با رویکرد خدمات گسترش می یابند و اکثرا تولیدمحور نیستند. یک بلوار در آنها ساخته می شود و همه دستگاه های اداری و تجاری اطراف آن بنا می شوند. تبدیل شدن به زیست مدرن شهری این شهرها را با چالش های متعددی رو به رو ساخته است. از تضادهای هویتی تا عدم تطابق سبک زندگی با عنوانی که یدک می کشد همه باعث می شوند عناصر این زیست متناقض در تعارض با هم باشند. مثلا دامداری در همه این شهرها یکی از مشکلات اساسی شهروندان با نهادهای خدماتی همانند شهرداری است. رها شدن دام ها در شهرهای بلوچستان یک تصویر آشنا در این شهرهاست. همین ایرانشهر زمانی رها شدن گاوهای مرحوم غیب الله را اکثر معمرین شهر به خاطر دارند.

این یکی از انواع تعارضات در گذار از سنت به زندگی مدرن است. هنوز بسیاری از ساکنین این شهرها هویت جدید شهری را نپذیرفته اند. چون این گونه شهرها بر اساس مهاجرت ساکنین روستاهای همجوار و دورتر تشکیل شده اند پس ساکنین این شهر جدید حتی پس از چند نسل هویت خود را منتسب به همان روستای آبا و اجدادی می دانند. بسیار کم از زبان ساکنین این شهرها می شنویم که مثلا خود را ایرانشهری ، نیکشهری یا غیره بدانند.

البته باید بگویم سیستان در شمال استان وضعیت مشابهی دارد. مثلا کسی به شما نمی گوید هیرمندی است.

جنگ هویت، سنت و مدرنیته در اشکال مختلف نمود یافته است. مردمی که هنوز با عادات قبلی سعی می کنند در قالبی جدید زندگی کنند. نهاد دولت سعی می کند مظاهر مدرن را به طرق گوناگون وارد زندگی مردم کند. گاه این کشمش با موازنه منفی دولت همراه می شود. مردم به دنبال حقوق فردی یا صنفی خود در زندگی مدنی هستند اما نظام سیاسی سعی دارد با آنها معامله سنتی خان وسرداری انجام دهد. خلاصه فرد یا نهاد دولت در چنین جامعه ی در حال گذری دچار سردرگمی در برگزیدن هویت متناسب است.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *