برداشتی آزاد از یکی از اشعار مبارک قاضی برای نشان دادن اندیشههای نهفته در اشعار نوین بلوچی گویند مردم، زمانه زمانهای دگر است اما این دل همانی است که بودست بود آیا؛ آفتاب به هنگام پرتو فشانی کند؟ بود آیا؛ ستارگان به «گلزمین» آیند؟ بود آیا؛ بلبل الحان کند بود آیا؛ شادی و سرور بدون…
ترجمه شعری از بشیر بیدار شاعر بلوچ کرده است زندگانی در رهن شراب هایشهیچ کم نشود این درد و عذابهایش به در شدن ز چنین زندانی هست گرانزان بند پیچ و تاب زلفهایش وه چه دلنشین است لبخند دوستنمانده بویی تو گویی چو گلابهایش پاک است چون کتاب بدن توما ناخواندهی دگر کتابهایش کند او…
یکی چه مشکلات زبان بلوچی ایشنت که نویسگی بهر زبان نوک اینت. بلوچی زبان باز دیریگین زبان اینت بله هنچشو که مں پیش تر ته وتی نویسگان آرتگت بلوچی زبان هبر بوتت نه و نویسگ نوکین چیزیت. ته هر زبانی که اگر کسی بلوٹیت بنویسیت دو چیز ضرورینت. اول ایشنت که آن زبانآ یک لبز…
فارسی امروز خبر دردناکی به من رسیدم. تنم لرزید. تا مدتی نه توانستم چیزی بگویم. خبر ساده و جانگداز بود. ملا کمالان خواننده بزرگ بلوچی امروز از میان ما رفت. چه درد اندوهی در بلوچستان بی او خواهد بود. کسی نیست که در بلوچستان نوای شیوای او را نه شنیده باشد. او تاریخ زنده بلوچستان…
زبان بن در زبان هنچوشین چیزی انت که انسان ءَ چه دگه موجودات گچین کنت. بازگین جانور په جهان ءَ هستن بلکین چه لهتی جهات آیان چه انسان بهتر ببنت. مثلا بازگین موجود جهان توکا هستن که چه انسان ءَ زورمند تر انت یا بازگین موجود انت که چه انسان مزن تر انت. بله هچ…