نه-یازده

هفت سال پیش یک واقعه ای رخ داد که کمتر کسی تصور می کرد آن نقطه ی عطفی در تحولات آینده جهان باشد.
انفجار برج های دوقلوی سازمان تجارت جهانی در آمریکا و برخورد هواپیما په پنتاگون جهان را وارد گفتگوی جدیدی کرد. از آن روز به بعد در واژه نامه های سیاسی کلمات ترور و بنیادگرایی رنگ نوینی به خود گرفتند. بعد از حوادث یازده سپتامبر گفتمان سیاسی جهان حول محور مبارزه علیه تروریزم تغییر یافت
به راستی حوادث جهان همه بعد از آن رویداد سهمگین جهت دیگری گرفت. جهان دو جنگ در کشور را افغانستان و سپس عراق را به خود دید.
برخی در تحلیل های که از این رویداد ارائه دادند مدعی شدند که آمریکا خود در این کار نقش داشته تا بتواند از طریق این حادثه به کشور های جهان دست درازی کنند. به نظر من این تحلیل بدور از واقعیت است. حداقل شواهد و مدارک چنین ادعایی را تایید نکرده است.
من در آن زمان
در لحظه مخابره خبر خواب بودم. وقتی بیدار شدم دیدم که تلویزیون ساختمان در حال سوختی را نمایش می دهد. فکر کردم شاید جایی آتش گرفته است. وقتی که به دقت گوش کردم و از خانواده پرسیدم تازه فهمیدم که چه شده است. بعد ها در خبرها خواندم که ایران جز اولین کشورهایی بوده است که این حادثه را محکوم کرده است. همچنین در تهران گویا به یاد قربانیان حادثه شمع های افروخته بودند. وقتی هفته نامه تایم را ورق می زدم جمله مشهور جرج بوش نظرم را بسیار جلب کرد که گفته بود تروریست ها نمی توانند بنیاد ملت ما را مورد حمله قرار دهند گرچه آنها بنیان ساختمان هایمان را مورد حمله قرار دادند. نیوزویک هم با انتشار نسخه ای اختصاصی این رویداد را پوشش داده بود.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *