با گذشت تقریبا دو هفته از طوفان “گونو” در بلوچستان هنوز ظاهرا آثار و عواقب آن گریبان گیر مردم این ناحیه است. این طوفان هرچه خرابی و نابودی در پی داشت ولی یک نکته مهم را برای مردم ایران و به خصوص این استان آشکار ساخت و آن مسئله مدیریت در بحران بود.
برای هر مدیر در یک موسسه شرح وظایف گوناگونی بر اساس نوع فعالیت موسسه تعریف می شود. اما هر نوع فعالیتی که مدیر انجام می دهد در دو دسته بسیار مهم قرار می گیرد: کنترل امور موسسه و برنامه ریزی برای آینده.
هر مدیر با توجه به حجم شرکت یا موسسه تحت مدیریتش باید بتواند همه امور آن را کنترل کند و در جریان کل امور قرار گیرد. در واقع مدیر به عنوان یک ناظر باید به همه امور موسسه مسلط باشد تا اطمینان حاصل کند که همه امور به بهترین نحو در حال انجام است. چنانچه مشکلی پیش آید یک مدیر توانا با توجه به نوع مشکل تدبیر خاصی می اندیشد. اگر مشکل حادی پیش آمده باشد او به کمک مشاورانش از طریق روند ذیل آن را سعی می کند حل کند:
١– کسب اطلاع از ماوقع از منابع موثق گوناگون
٢– تحلیل شرایط با توجه به داده های درست
٣– تجزیه و تحلیل راه حل های مختلف
۴– اتخاذ شیوه ی صحیح، کم هزینه برای حل آن معضل
۵–نظارت بر نحوه ی اجرا تصمیم با استفاده از منابع شماره ١
زمان بین این ۵ مرحله به نوع حادثه بستگی دارد. اگر حادثه از درجه اهمیت کمی برخوردار باشد زمان صرف شده بیشتر خواهد بود و برعکس چنانچه نوع حادثه اضطراری باشد باید این زمان به حداقل ممکن برسد. در واقع این نوع شرایط را شرایط بحرانی می نامند و این نوع مدیریت را مدیریت بحران می نامند.
مولفه دو در مدیریت برنامه ریزی است. یک مدیر موفق علاوه بر آنکه باید بتواند امور موسسه را کنترل و راهبری کند باید بتواند برای پیشرفت آن نیز طرح های داشته باشد. مدیر برای حرکت به جلو باید همیشه نگاهی تحلیلی بر گذشته داشته باشد. او باید بتواند مسایلی که در گذشته برای موسسه اتفاق افتاده اند تحلیل کند و از آنها برای پیشروی استفاده کند.
حال به مسئله “گونو” و مدیریت استانی در این باره باز می گردیم. اگر استنادی کنیم با اظهارات استاندار محترم جناب دکتر دهمرده در روزهای نخستین این حادثه به یک نکته برمی خوردیم که ایشان حادثه مذکور را کم اهمیت تلقی کردند. امروز که حدودا دو هفته از آن فاجعه می گذرد هنوز امداد رسانان نتوانسته اند به برخی نقاط دست رسی پیدا کنند و حتی نیازها اولیه آنهای که در دسترسند را را برآورده سازند. کم اهمیت تلقی کردن یک مسئله بسیار مهم که سازمان هوا شناسی روزها قبل برای آن اخطار صادر کرده بود، در واقع نقص مهمی در دو مرحله تصمیم سازی برای بحران بود. اظهار استاندار محترم به کم اهمیت بودن چنین بحرانی درواقع حاکی از تحلیل نادرستی است که بر فرضیه های نادرست استوار بوده است.
موضوع دیگری که می خواهم به آن به پردازم مسئله طولانی شدن امدادرسانی و عدم هماهنگی نهادهای مرتبط است. در یک بحران مهمترین فاکتور برای مدیریت موثر کن