آواز استاد کمال خان را کسی در بلوچستان نیست که نه شنیده باشد. کسی نیست که با صدای او شعر غرور آفرین مکران را نه شنیده باشد. من هم با افتخار می گویم صدای او بی همتا است. علاقه ی وافر من به موسیقی مرا به عنوان یک شنونده حرفه ای ساخته است. اگر چه گاهی بر ساز خود گاه چنگی می زنم ولی نوا و ساز او را در هیچ نوع موسیقی نیافتم. در مجموعه متنوع موسیقی من همه نوع ساز و آوازی از هر قوم و کشوری یافت می شود. یکی از خصلت های من گوش دادن به موسیقی ملل جهان است. در موسیقی آوازی از بخواهم نام ده نفر برتر را بر زبان بیاورم کمال خان در ابتدای لیستم خواهد بود. نصرت فاتح علی خان، محمد رضا شجریان، لتا، ام کلثوم و چندین خواننده ی دیگر را می توان در میان خوانندگان ملل جهان نام برد که صدایی ماندگار در جهان بوده و هستند. یکی از ویژگی های مشترک بین این صداها که همه در گوشم طنین انداز هستند وجود لحنی حزن آلود در آنها است. کمال خان هم صدای دارای طنین و حزن غریبی است.
یکی از عاداتی که از زمان دانشجوی داشته ام گوش دادن به صدای کمال خان در هنگام نوشتن است. هنگامی که به نوشتن مقالات و نوشته ای علمی و روزمره مشغول بودم در کامپیوترم همیشه شعر ‘کلم لولو‘ در حال پخش بود. این شعر را من هزاران بار با نوای دلنشین کمال خان در شهر کرج شنیده ام. اما تا به امروز هرگز از شنیدن آن خسته نمی شود بلکه به نوعی آرامش بخش است. گاهی وقتی می خواهم نوای کمال خان و نواهایی از این نوع را تشبیه کنم به یاد تشبیه ‘شراب کهنه‘ در ادبیات می افتم. به راستی این صداها هرچه زمان از آنان می گذرد دارای ارزش بیشتر می شوند.