نقش طوایف در انتخابات
طایفه پایهی موضعگیری
نوع جدیدی از مشارکت اجتماعی سیاسی در شهرهای بلوچستان بخصوص در برهه زمانی انتخابات شوراها در حال شکلگیری است. در یادداشت پیشین ما به انواع فضاهای انتخاباتی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان مختصر اشارهای کردیم. نوع سومی که بحث آن است نوعی است که ما در شهرهایی مانند ایرانشهر شاهد آن هستیم. در این گونه شهرها انواع و اقسام گروههای جمعیتی و صنفی وجود دارد. گروههایی که مثلا نسبت اولیه او را متصل به یکی از روستاهای اطراف می دارد. روند انتخاب فرد و شیوه تعامل سیاسی-اجتماعی این گروهها نمایش خطرناکی از سهمخواهی و خودکامگی عدهای افراد خاص میباشد که در ادامه به بررسی برخی از این نوع تحرکات میپردازیم.
عدهای افراد خاص در هر قوم و دستهای، حال چه کسی به آنها نمایندگی دیگران را داده خود سوال بزرگی است، سعی میکنند با جمع کردن عدهای از اقوام وابسته فردی را به نمایندگی انتخاب کنند. اینکه بارها و بارها این حرکات صورت میگیرد یا به چه شیوهای به جمع بندی می رسند خود داستانی با طول و تفسیر فراوان دارد که از حوصله این یادداشت خارج است. پس از طی یک یا چند جلسه فردی به عنوان نماینده آن طیف مشخص می شود. حال داستان از اینجا به بعد جالب می شود.
این فرد کاملا باید اختیار خود را به آن جمع دهد. یعنی آن جمع مثلا تصمیم میگیرید او با چه کسی دیدار کند یا نکند، در چه ائتلافی حضور داشته باشد و یا چه طرح و برنامهای داشته باشد. دیگر این فرد به یک دستنشاندهی دیگران تبدیل شده است. در صورتی که همه جهان به خصوص احزاب و گروهها وقتی فردی را به نمایندگی خود انتخاب میکنند او سخنگو و عنصر اصلی آن جمع به نمایندگی آنان است. هرچند تیم سایه و مشاوران صحنهگردان مسایل هستند ولی به ظاهر همان فرد نماد آن جمع به شمار می رود.
فرد منتخب به دلیل پشتیبانی و رای آن جمع همیشه مرهون این التفات خواهد بود. پس او باید در ادامه خواه یا ناخواه در صدد جبران این لطفهای خواسته و ناخواسته برآید. چون این فرد برآمده از تفکر انحصارطلبی و سهمخواهی عدهای خاص بوده پس همیشه باید در سایه آنها دوره تصدی خود را بگذراند. فرد مجبور خواهد بود به صورت قانونی، شبه قانونی و یا حتی غیرقانونی به اطرافیانش رانت و سود برساند.
بحث ساختار جامعه بلوچستان و رابطهی آن به عدم توسعه یافتگی این استان از مباحث دنبالهدار آگاهان این منطقه است. ساختار قومی-طایفهای جامعه چنانچه با هوشمندی با دیدگاه منافع عمومی در معادلات اجتماعی تاثیرگذار باشد میتواند نقش دورهی گذار به مدرنیته را با حداقل زیانرسانی طی کند. اما عدهای سودجو سعی دارند سرنا را از دهان گشادش بنوازند. آنان سعی دارند با پررنگ کردن مباحث قومی-طایفهای خطی میان اقشار مختلف مردم بکشند و از این طریق فردی را مثلا به عنوان نماینده قوم علم کرده و از قبل آن به منافعی برسند.
ادامه دارد…