فراموشخانه
برای «چَلیآباد» زاهدان
شهرهای بزرگ و کلان شهرهای همیشه مشکلاتی فراوانی برای خدمات رسانی بخصوص در زمینه بهداشتی و رفاهی دارند. نوع مشکلاتی که در چنین شهرهای وجود دارد معمولا با درجات مختلف از یک نوع هستند. معضل حاشیهنشینی از مسایل اجتماعی کلان شهرهای دنیا می باشد. زمانی پس از انتخابات شورای شهر زاهدان یکی از مسایلی که در آن برهه زمانی یادآور شدم برنامههای شهرداری و شورای شهر برای این معضل بود.
حاشیه شهر دارای نظمی خود ساخته است که با نظم شهری کاملا در تضاد آشکار است. وجود حاشیههای امن برای رشد و نمو هرگونه بزهکاری و جرم مردم این مناطق را از زندگی حداقلی با کمترین امکانات رفاهی محروم می کند. در این نظام خودساخته بهداشت، رفاه و سایر خدمات اجتماعی جایگاهی ندارد. یکی از پایههای این نظم مقاومت دربرابر دخالت خدماتی شهری و انتظامی است. مثلا در همین حواشی شهری که در اطراف زاهدان است به ندرت می توان یک تیر چراغ برق سالم با چراغ روشن یافت. جایجای آن پر است زبالههایی که معمولا در بین آنها یکی دو نفر مشغول یافت چیزی هستند.
تظاد این دو نظام یعنی نظام شهری و نظام حاشیه شهری باعث ایجاد شکافی عمیق اجتماعی، فرهنگی و رفاهی میان این دو بخش از جامعه شده است. حاشیه قوانین خود را دارد. قانونهایی از جنس قانون گریزی در آنجا رواج دارد. این زمینه را برای هرجومرج اجتماعی فراهم می سازد. چه بسیاری کسانی که از مرکز و سایر بخشهای شهر برای خرید مواد مخدر و مصرف آن کیلومترها راه را پیموده به آنجا می آیند. در این فصل سرما سر خیابان با روشن کردن آتش سعی دارند خود را گرم کرده و مواد مصرف کنند. بسیاری از مغازههای آنجا به ظاهر خرید و فروش حلبی و پلاستیک انجام می دهند و البته در خفا حتما آن کار دیگر می کنند.
حاشیه شهر جای برای فراموش کردن غمهای روزمرگی خیل عظیمی از معتادان شهر زاهدان است البته به ظن خودشان. این فراموشی دو جانبه است. چون مردم و شهر آنها را نیز فراموش کردهاند. کمکم جامعه می رود خط عمیقی میان این دو بخش از جامعه بکشد.
در نظام حاشیهنشینی سلسلهای از علل و چرخه علل وجود دارد که این نابههنجاری را حفظ و تقویت می کند. مثلا خدمات شهری آنجا در سطح پایین است این امر زمینه را برای ظهور ناامنی و رشد حاشیه نشینی مهیا می کند. این گونه علل تقویت کننده خویش هستند که به منظور حفظ این نظام تلاش می کنند. حتی مردمی که در آنجا زندگی می کنند کمتر سعی دارند این تغییر را در این چرخه ایجاد کنند. راهکاری که برای گونه برای مسایل می توان مطرح کرد این است که باید علل العلل را یافت. در مرحله بعدی باید جامعه مدنی و نظام شهری به این معضل با از بین بردن علل اصلی سعی در رفع این گونه معضلات نماید. مسئولین می توانند با بهبود خدمات رسانی از گسترش حاشیه نشینی در کلان شهر زاهدان بیش از پیش جلوگیری کنند. از دیگر کارهایی که جامعه مدنی و مسئولین شهری می توانند انجام دهند کارهایی از قبیل توانمندسازی فردی در زمینه اجتماعی و اشتغال است. این امر نیازمند برنامه ریزی دقیق و علمی از سوی نهادهای مسئول همانند شهرداری، شورای شهر، فرمانداری و نیروی انتظامی است.
با سلام و تقدیم احترام؛
به نظر این حقیر، مشکل اصلی زاهدان، بحث مهاجرپذیری است. افزایش جمعیت شهری، مردم را به حاشیه رانده است. قیمت های سرسام آور خانه و زمین و کرایه خانه ی بسیار بالا، همه و همه مسائلی هستند که به علت افزایش جمعیت رخ داده اند آن هم نه جمعیت واقعی خود شهر، بلکه خیل عظیم مهاجران به شهر زاهدان.بسیاری از این مهاجران را اتباع بیگانه تشکیل می دهند که در سرشماری ها هم به عنوان جمعیتی ایرانی تلقی شده اند. پر واضح است این مهاجران پس از چند دهه زندگی در زاهدان برای خود حق آب و گلی قائلند و حتی به انحای مختلف خود را با هویتی ایرانی مسجل کرده اند!
از تشریف فرماییتان به وبلاگ ینده نهایت سپاس را دارم.
خواسته مهم دانشگاهیان بلوچ از استاندار جدید سیستان و بلوچستان ! تاسیس فرهنگستان زبان و ادبیات بلوچی در زاهدان .
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﮐﺎﺕ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺑﺎﮊﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺁﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﻃﻮﺍﯾﻒ ﺑﻠﻮﭺ ﮐﻪ ﺭﯾﺸﻪ ﻭﺣﺪﺕ ﻣﻠﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺒﺬﻭﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻋﻤﻖ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺩﻝ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭﺩﺳﺖ ﻭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮﯼ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﻭ ﻣﻌﻠﻤﯿﻦ ﭘﺮﺗﻼﺵ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻡ ﺩﺭ ﻫﻤﺎ ﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺣﻖ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻭﺯﺍﺭﺗﺨﺎﻧﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻭ ﻟﻐﺎﺕ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻌﻨﯽ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﺯﯾﺎﺩ ﺗﻬﯿﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽ ﻣﺪﯾﺮﺍﻥ ﻣﺴﮑﻮﺕ ﻭﺑﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﺍﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺷﻮﺭﺍﯼ ﻓﺮﻫﻨﮕﺴﺘﺎﻥ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﺮ ﺩﺭ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻭ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺩﻭ ﺯﺑﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻭﺣﺪﺕ ﻣﻠﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺑﺴﺰﺍﯾﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻗﻮﻣﯿﺖ ﻫﺎﯼ ایرانی میباشد
این خبر شنیده بودم ومی دانستم مقاومت هایی در این مورد وجود دارد اگه زمانی تصویب واجرایی هم شد شاید شبیه به کتاب ویژه اهل سنتی که در مدارس تدریس می شد بشود بدون محتوا وکیفیت وکم کم به مرورزمان ..