هیولای کنکور: در رثای دانایی
کنکور همیشه برای جوانان هر دوره به گونهای مانعی بزرگی بوده و هست. حال با اعلام خبر پذیرش ۸۵ درصدی ورودیها به روش غیرمتمرکز و بدون کنکور ظاهرا برای موسسات مرتبط بد نشده است.
آنچه در مورد همه انواع کنکورها بخصوص نوع آمادگی افراد برای گذر از آن می شود گفت این است که همه تلاش کنکور نابودی تفکر خلاق و یادنگیری است. روش همیشگی رمالان کنکور در مرحله اول ایجاد ترس و وحشت در دل داوطلبان به گونه ای که تقریبا گذر مطلوب از آن را ناممکن جلوه می دهند. بعد با شگردهای رسانهای شما را متقاعد می کنند که همه کسانی که مشغول آمادهسازی خود هستند حتما با موسسه ای حالا خوب یا بد درس می خوانند.
آنها با مسحورسازی مخاطب روش جادویی خود را تنها راه باطل کردن طلسم کنکور می دانند. اگر فرد به دامشان افتاد دیگر تا پایان زندگی همهی موفقیت فرد را ریشه در فعالیت های خود معرفی می کنند. گاه در این روش چنان زیاده گویی می شود که طرف با شنیدن اسم خودش و آن موسسه روزی صد بار اجداد خود و آنان را جلوی چشم همه می آورد.
کنکور شاید روشی معقول برای گزینش افرادی جهت ورود به حداقل در رشتههای پر طرفدار باشد. اما آنچه که از خروجی آن می شود فهمید مبارزهای علیه دانایی و خردمحوری است. شما نیازی نیست چیزی بیاموزید یا در مورد چیزی که می خوانید فکر کنید چون ما به شما فرمولهایی را خواهیم گفت که چشم بسته وارد دانشگاه شوید. این خلاصه تز اکثر موسسات است. حال موضوع کنکور هر چیزی ممکن است به نظر آید الا معیار تمییز علم و دانش افراد.
در انتها چند مثال به ظاهر خندهدار که نشان از عمق عدم استفاده از فکر را نشان می دهد با هم مرور می کنیم:
« انگلیس بزرگترین مستعمره انگلستان در دوره استعمار بود»
« منابع تامین آب بدن چیست؟ کلسیم ، سدیم ، منیزیم» همه چیز جز آب
« در شیمی سوختن به چه معنی است؟ یعنی فرد کبریتی را روشن کند که آتش بگیرد»
« احتمال بیرون آمدن مهره سیاه از کیسه را چقدر است؟ احتمال آن خیلی زیاد است»
Do you speak English ? Yes I am blackboard
این ها و بسیاری موارد این چنین همه به یک امر دلالت دارد و آن عدم رشد تفکر انتقادی در زمینه علم آموزی است.