تشنه خون

ما تشنه خونیم؟ 1.وقتی گلادیاتور حریف را به زمین زد تماشاچیان نیم خیز شدند. حریف عرصه را باخته بود. تماشاچیان همه یک صدا فریاد می زدند بکش!!! 2.قاتلی بی رحم را برای اعدام به طرف طناب دار می بردند. مردم فکر می کردند احساسات جمعی آنها جریحه دار شده است. همه چشم انتظار به دار…

امنیت در ایرانشهر

در ادبیات یا اصطلاحات روزمره انگلیسی کلمه (A lone wolf) به معنا و مفهوم گرگ تنها و یا کسی که از گله دورمانده یا به دلایلی رانده می شود. این تیپ موجودات وقتی نقطه اشتراکی با هم نوعان خود یافت نه کنند به درونگرایی و انزواطلبی روی می آورند. برای آنها منافع جمع اصلا مطرح…

بی می ناب

من بی می ناب زیستن نتوانم… گاه استانداردها و معیارهای زندگی آن قدر پایین می گیریم که به هر چیزی راضی می شویم. اما باید به دنبال می ناب هم بود. پس کسی مثل خیام که زنده بودن را بدون می ناب محال می داند حتما در عوالمی دیگر می زیسته است. چون خود در…

هان، چه خبر آوردی؟

مدتی این مثنوی تاخیر شد    مهلتی بایست تا خون شیر شد برای نوشتن علاوه بر دغدغه حوصله و وقت نیز لازم است. به نوشته‌های پیشین وقتی مراجعه می کنم تاریخ آخرین نوشته تقریبا مربوط به دو ماه پیش است. در این مدت هرگاه ذوق و حوصله در کنار هم آمده بودند اما وقت و سایر…

معرفی دو وبلاگ

این یک پست کوتاه جهت معرفی و یا به قولی بازمعرفی دو وبلاگ در زمینه بلوچستان است. اول اسپیدژ: یاسر کرد پس از مدتی سعی کرده است با تغییر نام مرز ارتباط به اسپیدژ روندی جدیدی را در وبلاگ پی گیرد. فعلا معرفی مختصری از شیوه جدید خود ارائه کرده است. ما منتظر مطالب با…

جای خالی اندیشه

در میان انبوهی از اطلاعاتی که روزانه میان ما رد و بدل می شود خیلی را باید به دور انداخت. چون ما نه نیازی به آنها داریم و نه ظرفیت نگهداریشان. از میان این همه اطلاعات فقط کمی به درد می خورند. روزنامه، اینترنت، تلویزیون و رادیو همیشه ما را با خیل زیادی از اطلاعات…

مادر خشمگین ما

مادر خشمگین ما آرام گیر. آرام باش. آرام ما باش. آرامش ما باش. این روز‌ها آنقدر خشم خود را برافروختی که «آواران» را بر سر فرزندانت آوار کردی. آرامش ما، آرام ما باش. برای کودکان برآشفته‌اند «لیلو»بخوان و برای در خاک خفتگانت کمی «لیکو». مادر ما چه بر دل داشتی که بر رویش سنگینی می…

کم نویسی

گاهی وقت‌ها همه چیزی محیای نوشتن است الا حس و حال یا بهتر بگویم وقت شاید. این مدت سوژه‌های فراوانی برای نوشتن وجود داشت که به دلایلی معذوریت‌های زمانی و گرفتار شدن در جاهای دیگر از نوشتن درباره‌ آنها باز ماندنم. این نوشته برای این است که عریضه‌ی این وبلاگ خالی نباشد. همچنین جهت اعلام…