مهتاب

پن۱: زمانی که در قاسم آباد بودم جویای احوالش از آشنایانش بودم.
پن۲: در همین اواخر گاه پیرزنی از همان روستا به خانهمان میآمد می گفت مهتاب پیر و از کارافتاده شده است.
پن۱: زمانی که در قاسم آباد بودم جویای احوالش از آشنایانش بودم.
پن۲: در همین اواخر گاه پیرزنی از همان روستا به خانهمان میآمد می گفت مهتاب پیر و از کارافتاده شده است.
زاهدان شهری در جستجو هویت یا ساخت هویت 📌وقتی نام تهران را می شنوید در ذهن اکثریت چیزهای مشابهی به ذهن خطور می کند: برج میلاد و آزادی. حال اگر زاهدان را تصور کنید چه به خاطرتان می آید؟ 📌هویت دارای مولفههای زیادی است. تاریخ و فلسفه زندگی می توانند نقش بسزایی در نمود هویت…
امروز هشت مارس روز جهانی زن است. همیشه یکی از عادات نوشتنم در این بلاگ تبریک روزهای خاص و مناسبتها است. امسال نیز دوست داشتم هشت مارس را به همه زنان پهنه گیتی به خصوص زنان بلوچ و به خصوص تر همسر مهربانم تبریک بگویم. به جرات می توانم بگویم زنان بلوچ از مظلومترین زنان…
انتخابات این دوره در استان سیستان و بلوچستان نسبت به دورههای قبلی دارای نکات تمایز زیادی بود. همانگونه که در بررسی پیشین فضای انتخابی در استان اشاره شد چندین عکسالعمل نسبت به مسئله انتخابات در شهرهای مختلف مشاهده می شود. یکی از این تصمیمات رای گیری مربوط به شهر زاهدان می شود. همانگونه که قبلا…
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش پرده اول رمان مدت زیادی است که داستان و رمان استخواندار نخواندهام. هر چند گاه گاه نوشته یا داستانی کوتاه را ورق می زنم اما آنچه که به دل نشیند و از همه مهمتر یک…
کانون داستاننویسی ایرانشهر مدتی است در اداره ارشاد شهرستان مشغول نقد و بررسی آثار ادبی ایران و جهان است. در جلسات اولیه بخشی از دوستان کارگاه داستان بلوچ به نمایندگی از جمع در این محفل حضور داشتند.درباره دغدغه دوستان داستان نویس و شیوهی ترقی فرهنگ داستان نویسی و داستان خوانی مباحثی صورت گرفت. ظاهرا در…
امروز دومین روز سال نو است. کم کم مسافران نوروزی سفرها خود را آغاز کرده اند. ما هنوز به جایی نرفته ایم. برخی از اعضای خانواده به سفر نوروزی رفتند ولی من هنوز اینجا هستم.دیروز و امروز برخی مسافران نوروزی به اینجا آمدن و رفتند. معمولا ما چون در میانه راه هستیم اقوام و آشنایان…
وقتی دنیایمان را برای هنرمندان چنان تنگ و تیره می سازیم با زبان بی زبانی مرگشان را تسلیت گفته ایم.
به قول واحد برای زنده بودن مهتاب بیشتر متاسف بودم تا برای مرگش.
سلام
من امروز این خبر ناراحت کننده رو شنیدم و خیلی متاسف شدم نه برای مهتاب بلکه برای خودمان
تا روزی که زنده بود کسی از او یادی نمی کرد وقتی فوت کرد می گویند چقدر ناراحت کننده
مگر ما مرده پرستیم که فقط هنگام مرگ از عزیزانمان یاد می کنیم
خوش به حالشان بلوچ به دنیا آمدند بلوچ زیستند و بلوچ فوت کردند
و مجاهدی بودند که برای حفظ فرهنگ بلوچ جهاد کردند و من حتی شنیدم که ایشان خیلی آدم متدینی بودند و نماز گزار بودند خداوند نماز هایشان را قبول و ایشان را در جنت جا عنایت کند