در دفتر رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت معلم تهران عکسی از پروین دیدهام. او مدتی مدیر آنجا بود.
بی روی دوست، دوش شب ما سحر نداشت | سوز و گداز شمع و من و دل اثر نداشت | |
مهر بلند، چهره ز خاور نمینمود | ماه از حصار چرخ، سر باختر نداشت | |
آمد طبیب بر سر بیمار خویش، لیک | فرصت گذشته بود و مداوا ثمر نداشت | |
دانی که نوشداروی سهراب کی رسید | آنگه که او ز کالبدی بیشتر نداشت | |
دی، بلبلی گلی ز قفس دید و جانفشاند | بار دگر امید رهائی مگر نداشت | |
بال و پری نزد چو بدام اندر اوفتاد | این صید تیره روز مگر بال و پر نداشت | |
پروانه جز بشوق در آتش نمیگداخت | میدید شعله در سر و پروای سر نداشت | |
بشنو ز من، که ناخلف افتاد آن پسر | کز جهل و عجب، گوش به پند پدر نداشت | |
خرمن نکرده توده کسی موسم درو | در مزرعی که وقت عمل برزگر نداشت | |
من اشک خویش را چو گهر پروراندهام | دریای دیده تا که نگوئی گهر نداشت |
درود بر شما
به بهانه ی دیدار با دکتر محمود زندمقدم در تارنمای بلوچمهر گزارش کوتاهی تهیه شده است. شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
با این عکس خانم پروین، معلوم می شود ایشان ، چنان شخصیتی که از ایشان ساخته اند، نبوده است.
السلام علیکم:
وقت بخیر…
مجله بلوچی”اسلام توار ” حاصل تلاش طلاب دارالعلوم زاهدان منتشر شد.
شما عزیزان می توانیدبا مراجعه به وبلاگ زیر آن را دریافت کنید/با تشکر انجمن طلاب مکران دارالعلوم زاهدان.
بلاگ:http://eslamtwar.blogfa.com
ایمیل:[email protected]