مروچ اولگین روچ چه گرماگ انت. تیر ماه مطابق گون جلالی تقویم گرماگءِ موسوم شروع بیت. چه منی پیشگین بلوچی نوشتانک بازگین وهدی گوستت. البت ای مدت تها گون بازگین کار دلگوش بیتگان. اولگین کاری که ای چنت وهد انت که هل اتت منی درس تعالیم دیگ انت. بعد چه نوروز تعطیلی هلگ منی مزنی…
شعری از استاد فریدون مشیری تقدیم به همسر مهربانم از دل افروزترین روز جهان، خاطره ای با من هست، به شما ارزانی: سحری بود و هنوز، گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود. گل یاس، عشق در جان هوا ریخته بود. من به دیدار سحر می رفتم نفسم با نفس یاس در آمیخته بود. می…
شعری از امیرخسرو دهلوی – شاعر پارسیگوی هند کافر عشقم مسلمانی مرا در کار نیست هر رگ من تار گشته حاجت زنار نیست از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش ما خدا داریم ما را ناخدا در کار…
مجموعه ای ساده از چند لغت بلوچی که در برخی اشعار شعرای معاصر به کار رفته اند به عنوان درس کوچک ارائه خواهد شد. مے دل ءَ کوش* نساچیت** (شعر از مبارک قاضی) *کوش: /kouṧ/ باد خنکی است که در تابستان از سمت جنوب شرق می وزد. این باد تابستانی در رسیدن میوه خرما نقش…
*بهری چه مکران شعر جی مَی وتی ملک کهن میـرین بلوچانی وطن رشکِ یـمن داغِ ختـن دوستَی بسی نزّیکِ من هنچو که ساه اندر بدن پر مَی دلا مثل چمن تَی ڈوک و ڈَل دُرّ عدن گزّ و کُنر، سرو و سمن زیرُک چو شاخ نسترن بیا تو بکن گو ما سخن آ گوستگین گپان…