در دفتر رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت معلم تهران عکسی از پروین دیدهام. او مدتی مدیر آنجا بود. بی روی دوست، دوش شب ما سحر نداشت سوز و گداز شمع و من و دل اثر نداشت مهر بلند، چهره ز خاور نمینمود ماه از حصار چرخ، سر باختر نداشت آمد طبیب بر سر بیمار خویش،…
ترجمه شعری از سید ظهورشاه هاشمی – شاعر بلوچ هانلنیک می دانم که مرا روح و روانی هانلزندگانی مرا نکو منزل و راهی هانل چه می شود گر برایم دستی یازیمن گدایم، مرا تو شاهی هانل از بخت من ابر غم مرا شب تار خواهد شدمن نترسم که مرا ماه چهاردهی هانل ز چه امروز…
به مناسبت روز بزرگداشت عطار نیشابوری بار دگر شور آورید این پیر درد آشام را صد جام برهم نوش کرد از خون دل پر جام ما چون راست کاندر کار شد وز کعبه در خمار شد در کفر خود دین دار شد بیزار شد ز اسلام ما پس گفت تا کی…