نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۳ دیدگاه

  1. سلام.از زاویه ادبیات به این حادثه نگاه کردید و بررسی قبح این عمل خطرناک درجامعه.ضمنا از اینکه این عمل بیم دارید که مثل افغانستان و عراق شویم که چنانچه فقط خاطرجمع نیروی قهری و فیزیکی باشیم از انه بدترمیشویم.پس این استعداد زیادهست متاسفانه وبرای جلوگیری باید دلها به هم نزدیک تر شوند.تاریخ قبل انقلاب وبعد ان کفعمی ها ومولوی ها باید برجسته شود.ورسانه میتواند بسیار موثر باشد.ضمنا باید مواردی که باعث سربازگیری تروریست ها میشود برطرف شوند.فشار از حوزه های داخلی برداشته شود و تاجایی که امکان دارد حوزه علمیه ها حمایت شوند تا بهانه ای برای رفتن به حوزه های خارج نباشد.ملت ایران و پاکستان از این تندروی ها اسیب دیده و هردوکشور بهترین زمان هست که باهمدیگر به توسعه پایدار دوطرف مرز کمک کنند.نه اینکه از قوه قهریه ومجوزتعقیب و گریز استفاده کنند.اقای دانشور پاراگراف خشونت را بهتر است درپستی جداگانه بیشتر به ان بپردازید.اگر به گلایه های نماینده سابق ایرانشهر اقای دهقانی کمی توجه میشد شاید امروزاین حادثه را نمی دیدیم.ایشان بررسی جامعه شناسی با استفاده از اساتید برجسته دراستان را برای اسیب شناسی و جلوگیری از تکرار توصیه کرده بودند وهنوز لازم است تا از تولد تا انتحار و خودکشی این جوانان صدها برگ تحقیق بیرون بیاید تا جلوگیری کنیم.اما درکوتاه مدت تقلید از کشورهای پیشرفته با تنوع قومی راه ان است براستی چند کتاب یا برنامه فرهنگی برای رفع کینه گجرو بلوچ نوشته شده؟؟؟؟

  2. شکستن قبح چنیین اعمالی در جامعه آثار مخرب و جبران ناپذیری دارد که وظیفه قشر تحصیلکرده و آگاه جامعه است که در این راستا جهت گیری خاص خود را داشته باشند.