جنگ هویت – بلوچ ، ایرانی یا مسلمان؟

بلوچستان
بلوچستان
بلوچستان

زمانی برای دانستن موضوعات تاریخی باید به کتب زیادی مراجعه می کردم. آن زمان‌ به مسئله تاریخ ایران باستان خیلی علاقه مند بودم.حتی خواندن خط میخی را فراگرفتم!!. کم کم به مسئله هویت بلوچ در ریشه‌های باستان علاقه‌مند شدم. ممکن است برخی از نوشته‌‌ها تند یا شاید عجیب من را درباره هویت ایران باستان خوانده باشید. آنها محصول همان دوره هستند. در اثر همان تاملات هنوز  چالش‌های درونی و برونی سر همین مسئله هویت دوگانه یا چندگانه دارم.

کوروش یا چاکر

آیا ما بلوچ هستیم؟ آیا ما بلوچ ایرانی هستیم؟ آیا ما ایرانی بلوچ هستیم؟ آیا مسلمان یا مسلمان بلوچ و یا بلوچ مسلمان می باشیم؟ خوب به فراخور هر سوال مسلما باید با افرادی جهت پذیرش عقاید یکی به دو می کردیم. ایرانی‌های متعصبی که فقط تا دوره قبل اسلام ایران را می بینند فقط به همان داشته‌ها چسبیده اند و ترمز را کشیده‌اند. حالا شما بیا به آنها بگو که من بلوچ بیش از تو تاریخ دارم؟ درست مانند کاریکاتوری که آمریکایی سفید پوستی به همه مهاجرین می گوید به خانه‌شان برگردند به وقتی به سرخ پوستی می رسد چیزی برای گفتن ندارد! حال شما بیا و ثابت کن تو از آنها حداقل تاریخی تر هستی. مگر به خوردشان می رود. آقا فقط کوروش و فرودسی و از این قضایا را می شناسند. چرا می خواهید نوروز یا چهارشنبه سوری و این چیز‌ها را به خورد ما دهید؟

نه خیر آقا جان فقط ملا و لاغیر. حالا نسل نو می گوید هرچیز غیر ملا! این هویت دینی هم برای ما مسئله ساز است. حتما جدل‌ها خیلی را با ملاها و ملانماها شنیده‌اید. آیا ملا راست می گوید یا حامی؟ در مسئله چالش بین ملا و غیر باید به این نکته توجه کرد که بسیار از ملاها ندانسته یا حتی شاید دانسته به تخریب اساس فرهنگ مردم بلوچ کمر بسته‌اند. بسیاری برای آنکه برای خود نامی در نام‌ها بیابند راه انکار و تکفیر را پیش گرفته‌اند. زمان را کمی به عقب‌تر ببریم مثلا ۵۰ سال و قبل‌تر می بینیم کسی حرف از  حرام بودن اجزای فرهنگ بلوچی نمی زند. بلکه خود همان‌ها از حامیان و مروجان فرهنگ بلوچی هستند. پس از این چند ساله چه اتفاقی افتاده است؟ چرا این همه تند روی؟ چرا اکنون همه مظاهر فرهنگ بلوچ از نظر بسیاری از ملاها حرام و مکروه شده‌اند؟ آیا دین دچار تحولی شده است؟ آیا ملاها در نیم قرن اخیر تحولی شگرف داشته و به دانسته‌‌های جدید دست یافته‌اند؟ همین مخالفت‌های آقایان با فرهنگ مادری باعث شده‌است که هم مخالفانی در میان مردم بلوچ داشته باشند و هم باعث شوند آن مظاهر کمرنگ شده و رو به زوال باشند.وگرنه مردم بلوچ از دینمداری‌ترین مردمان ساکن این سرزمین هستند حداقل در ظاهر اینگونه بوده است.

حالا ما چه کنیم؟ چه باشید؟ بلوچ؟ مسلمان؟ایرانی؟چه؟

در بحث هویت فرهنگ ما باید بلوچ باشیم و بمانیم. فرهنگ‌هایی مانند فرهنگ ایرانی باید باز تعریف شوند و هویت‌های بومی را به عنوان هویت ایرانی ترویج دهد. باید دامنه این تعریف بسیار گسترده‌تر از فرهنگ پارس و زردشتی باشد. هر چند بسیار از نماد‌‌ها و نمود‌های فرهنگی میان این باشندگان این فلات مشترک است. اما باید به تکثر فرهنگی اعتقاد داشت. در مسئله دین باید به اعتدال رفتار کرد. نمی شود که همه نماد‌های فرهنگی یک جامعه را مورد حمله قرار داد و انتظار عکس‌العمل نداشت. باید قشر ملاها به فرهنگ مردم احترام بگذارند. اگر نیتی برای اصلاح دارند باید کار فرهنگی انجام دهند و بداند این هجمه‌ها نتیجه عکس می دهد. همین کارهای نسنجیده برخی ملا‌ها کارهای دیگران را که واقعا نیت اصلاح دارند را بی اثر می کند.

شما چه فکر می کنید؟ سفر هفت سین‌تان آماده شده؟ چهارشنبه سوری می کنید؟ و یا ساز و آواز حرام می کنید؟

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۵ دیدگاه

  1. این مطلب از دید من بهترین (و البته نه کامل ترین) مطلب این سایت می باشد. حداقل از میان آنهایی که من خوانده ام. حتی از کلیدی ترین مباحثی است که در این مدت دوستان به آن پرداخته اند. هر چه داریم بیش تر پیش می رویم ضرورت طرح با صراحت این مسئله روشن می شود. افسوس که مطلب دیگری را شروع کرده ام و چند روزی هم احتمالا در سفر باشم . و الله با جدیت همراهی تان می کردم با ادامه این مبحث. البته اطلاعات من کم است. شما بهتر می توانید جمعش کنید. ادامه بدهید. کاش دوستان دیگر هم همراهی تان کنند.
    مشکل بزرگ این مطلب تمام شدن زود و بی هنگام ان است. همان اشکالی که در مظالب صدیق حسین زاده زیاد دیده می شوند. جمع بندی اش را بگذارید به عهده یاسر کرد که خبره “پایان نویسی” است. یا نوهان که به نظرم او نیز تا حد قابل توجهی اینگونه است. از امثال بنده توقعی نمی رود که مشوشیم و اهل خرابات و مغان. باشد تا که کی ذوقی به سرمان زند و همراهی کنیم.

  2. @رازگو بلوچ
    عجولیم هم من و مخاطبان احتمالا. سریال نویسی برای منی که صدها سودا در سر دارم کمی ناممکن است. البته چون بحث فرهنگ و زبان را در همین سایت مفصلا نوشته اگر دوباره همان ها را تکرار می کردم ممکن بود تکرار مکررات می بود.
    تذکر شما هم به جاست.

  3. درود بر مصطفی دانشور
    خیلی جالب است هنگامی که داشتم مطلب را می خواندم با خودم گفتم مصطفی زدی به هدف و با رازگو کاملا موافقم این مطلبت از بهترین موضوعات و کلیدی ترین هاست.برای خود من نیز مسئله هویت و درک صحیح از آن دغدغه اساسی شده و علاقه مندم راه های شناخت،درک و حفاظت از مباحث هویتی را پردازش کنم.

  4. با هویت ساختگی رضا میرپنج و تبلیغ ان مجال عرض اندامی برای دیگر ان نماننده .متاسفانه این هویت وارداتی در حال از بین بردن تاریخ و ارزشهای فرهنگی ماست

  5. سرزمین پهناور ما حیاتش به اتحادش است . این را تاریخ ثابت کرده است . ایران نامی است که توانسته خود را بر این سرزمین پهناور گسترش دهد و ایرانی ، شده است هویت ساکنانش . همه مردمان این سرزمین (چه ساکنین اولیه و چه آنها که بعدتر آمده اند) در طول تاریخ این هویت را پذیرفته اند . هرکس برای خودش تاریخی دارد از ایرانی بودن، چه بلوچ با سابقه چند هزار ساله سکونت در ایران و چه ترک افشاری که از دشت قبچاق به ایران آمده . و فرهنگ ایرانی البته یعنی فرهنگ همه این مردمان فرهنگ بلوچ ها ، فرهنگ اصفهانی و شیرازی ، فرهنگ کردهای خراسان همه و همه فرهنگ ایرانی است . صحبت از فرهنگ اصلی و خرده فرهنگ داستان صد ساله ای است که دستان استعمار را در پشت خود دارد . دستانی که از پس باستانشناسی تاریخی نو می سازد و هویت ایرانی را جعل می کند ، ایرج پاک و فریدون فرخ را به نام افسانه بودن کنار می نهد و کوروش و داریوش اقتدارگرا را به پیش می کشد تا بلوچ و کرد و آذربایجانی بیگانه شوند و حیات سرزمین ما که به اتحادش بسته است را از او بگیرد.