ریشه عناصر فرهنگی بلوچ – مقدمات ۲

در بخش اول این مقاله به بررسی منابع تامین عناصر یک فرهنگ پرداختیم. بخش دوم این مقاله به بررسی بخش‌های باقی مانده برای شکل دهی عناصر فرهنگی در جامعه بلوچستان می پردازیم.

مذهب و اعتقادات

اعتقادات یا مذهب در بلوچستان تا زمان کنونی نقش بسیار پررنگ و تاثیرگذاری در جامعه بازی کرده است. در حال حاضر مردم بلوچ اکثر سنی مذهب و پیرو دین اسلام هستند. اصطخری اسلام آوردن آنها را مربوط به دوره خلفای عباسی می داند. هر چند برخی معتقدند که بلوچ‌ها پیش از سکونت در منطقه‌ی کنونی بلوچستان دین اسلام را پذیرفته بودند.

در منطقه‌ی بلوچستان اعتقاد به مزار و پیر رواج داشته و برخی مناطق قبیله نشین این مسئله مشاهده می شود. برخی از این مزار و مشایخ گفته می شود پیش از دوره‌ی اسلامی مربوط می شود. از برخی مزارها می توان به «سلیمان شاه»، «حضرت غوث» یا «چتن شاه» در نزدیکی کلات نام برد. این قبور مشایخ برای نذر و نیاز و زیارت مورد احترام مردم بلوچ بوده و هستند. برخی از آنها فقط صرفا شهرت منطقه‌ای دارند و برخی دیگر در میان همه مردم بلوچستان مشهور هستند. در این مزار مردم برای تحقق آرزو‌ها و نیازهای خود با بستن دخیل‌هایی مانند پارچه، سنگواره، زنگوله یا شیپور و دیگر اشیای دیگر نیاز خود را می خواستند. در برخی مزارها یا پیرها مثلا رسم بوده است که بیمار برای شفا به دور قبر و بارگاه می چرخیده است.

در بلوچستان در ادوار مختلف مذهب و رویکردهای دینی و عرفانی گوناگونی بوده‌اند. مثلا  فرقه ذکری‌ها در بلوچستان به خصوص در بخش پاکستان آن حضور پر رنگی داشته است. عقاید آنها آمیزه‌ای از عقاید متصوفه اسماعیلیه، مهدویت و برخی عقاید و سنن محلی است. در زمان رضا شاه اختلاف زیادی میان مسلمانان سنی و ذکری‌ها در بلوچستان ایران رخ داد. این درگیری‌ها باعث کم شدن تدریجی آنها و پنهاهنده شدنشان به ‌کوه‌های بلوچستان شد. این فرقه در پاکستان گفته می شود نفوذ فراوانی دارد.

توتم

توتِم‌ها اجسامی نمادین هستند که در اقوام بومی بیشتر قاره‌ها کاربردهای آیینی دارند. در فرهنگ بومیان توتم نقشی تابویی و شاید قانونی داشته باشد. به این ترتیب که نباید حیوان توتم را خورد. اندیشمندانی همانند فروید و یونگ درباره توتم و ریشه‌ی تابویی آن نظراتی ارائه داده اند.

برخی محرمات بلوچی در برخی برهه‌های زمانی شباهت ریشه‌ای در توتم دارد. مثلا نخوردن  گوشت شتر، ماهی و تخم مرغ در برخی قبایل بلوچ اصل توتمیستی دارد. در میان بلوچ نمونه اعمال توتمیستی گزارش نشده است. رابطه توتمیستی اشاره به نوعی رابطه عرفی و عبادی میان گروه از جامعه و دسته‌ای از اشیاء یا گیاهان را مشخص می کند.

کشاورزی (طبیعت)

در بررسی ریشه شناسی لغت مربوط به «کشاورزی» در زبان‌هایی مانند فارسی یا انگلیسی و حتی، رابطه‌ای میان ریشه این واژه با ریشه‌ی فرهنگ در همان زبان رابطه تنگاتنگی وجود دارد. مثلا «cultivation» یا «agriculture» با واژه فرهنگ یعنی «culture» هم‌ریشه است. به عبارت دیگر می توان نتیجه گرفت که کشاورزی ریشه و بنیاد فرهنگ و لوازم مربوط به آن بوده است.

در فرهنگ ایرانیان باستان به جشن‌ها و رویدادهای مختلفی در روزهای سال برمی خوریم. تقریبا می شود گفت که اکثر آنها ریشه در زندگی مردم کشاورز آن فرهنگ داشته‌اند. جشن‌های مانند نوروز یا سده و یا جشن‌هایی که در هر ماه برای نکوداشت آن ماه رخ می داد همه ریشه در کشاورزی دارند.

طبیعیت در بلوچستان و کشاورزی آن نیز چنین نقشی را در رابطه با فرهنگ مردم بلوچ ایفا کرده است. اگر ادوار مختلف انسان را در نظر بگیریم اکثر جامعه بلوچ در مرحله دامداری یا کشاورزی قرار دارد. پس این تاثیر هنوز در شکل دهی فرهنگ آن بسیار زیاد است. شیوه زندگی مردم بلوچ طبیعیت، روش تعامل او با طبیعت که گاه برای زندگی آن مانع می شود، زمینه ساز ایجاد روابط انسان و طبیعت و جذب عنصرهای طبیعی در فرهنگ مردم بلوچ می شود.

562153_orig

بلوچستان در منطقه‌ای تقریبا گرم و خشک ( یا نیمه خشک) واقع شده است. به علت گستردگی جغرافیای بلوچستان تنوع آب و هوایی در آن بسیار زیاد است. کویر،دشت،دریا،کوه، بیابان از بخش‌های مهم طبیعت بلوچستان به شمار می آیند. شیوه زندگی و تعامل مردم بلوچ با طبیعت با این تنوع زیست-محیطی از یک منطقه تا منطقه دیگر دارای تفاوت‌های گاه عمیقی با هم دیگر است.

زندگی مردم بلوچ علاوه بر آنکه عمدتا از کشاورزی می گذرد اما دامداری نیز بخش مهمی از زندگی آنها را تشکیل می دهد. شتر، گاو، گوسفند  و بز از عمده دام‌هایی هستند که در بلوچستان پرورش داده می شوند. اخیرا با تاکید بر کشاورزی و دامداری صنعتی و حمایت دولت شکل دامداری و کشاورزی در این ناحیه تغییراتی داشته است. تولید محصول متنوع و با کیفیت همراه با تولید انبوه از اهدافی است که در این دو بخش دنبال می شود.

دریا بخشی از طبیعت منطقه بلوچستان می باشد. ناحیه جنوبی بلوچستان در امتداد دریای مکران می باشد. دریا باعث تغییر سبک زندگی مردمان ساحل نشین بلوچستان شده است. دریانوردی و صیادی بخش مهمی از زندگی مردمان آن بخش را تشکیل می دهد. به دلیل موقعیت آب و هوایی معتدل‌تر مردمان این بخش عمدتا اعتدال بیشتر و خشونت ظاهری یا طبیعتی کمتری را از طبیعت جذب کرده‌اند.

اسطوره

اسطوره، قصه‌ایست با خصلتی خاص، یعنی نقل روایتی که در آن خدایان یک یا چند نقش اساسی دارند. انسان بدوی قبل از آنکه بتوانند رویدادهایی که در زندگی و تعاملشان با طبیعت رخ می دهد توجیه کنند نیروهای قدرتمندتر از خود را در شکل گیری این رویدادها موثر می دانستند. انسان باستان زندگی و رویدادهای آن را ازدیدگاه اساطیر تعبیر و تفسیر می کرد. بارش باران، رعد و برق، سیل و غیره را ناشی از نیروهای ماورای طبیعت می دانستند که به آنها اله یا خدا (الهه) می گفتند. در هنگام وقوع برای تبری جستند نیروی تخریبی این گونه رویدادها یا گرفتن نیروی مضاعف از آنها مدد می جستند. اساطیر نیز علاوه بر روابطی که با انسان داشتند با خود نیز روابط و درگیری‌‌هایی داشتند. پیروزی یکی از آنها بردیگر در بند کشیدن مغلوب و کشتن اسطوره تم اصلی چنین داستان‌هایی بود.

اسطوره در همه فرهنگ‌ها کمابیش حضور دارد. مثلا ثور پسر اودین در اسکاندیناوی مثلا خدای رعد برق است. زئوس در یونان پادشاه خدایان است. در ایران اهوره مزدا خدای و مظهر خیر و دانایی مطلق است.

در فرهنگ بلوچ تاثیر گذاشتن طبیعت بر روی سرنوشت انسان از طریق نیروهایی که دارد نیز نمود دارد. بسیار از خرافه‌های بلوچی ریشه اسطوره‌ای دارند.

جامعه

502375_orig

جامعه بلوچ و سبک زندگی او را به می توان به چهار گروه تقسیم کرد: عشیره‌ای، دهقانی، دهقانی-عشیره‌ای، شهری. این نوع تقسیم بندی جامعه از نوع بررسی جامعه‌ای هم‌زمانی است. یعنی در زمان فعلی مردم بلوچ چهار سبک گوناگون زندگی در منطقه بلوچستان دارند. عده‌ای کوچ رو که بیشتر در مناطق شمالی و مرکزی مشاهده می شود به علت دشواری‌های طبیعی مجبور به کوچ در مناطق مختلف بلوچستان و مناطق همجوار هستند.

بخش زیادی از مردم بلوچستان اکنون به کشاورزی مشغول بوده و سبک زندگی کوچ روی را ندارند. آنها در مناطق روستایی بلوچستان به زراعت مشغول می باشند. این سبک زندگی دارای قدمت طولانی میان مردم بلوچ است. مردم علاوه بر کشاورزی از طریق دام و صنایع دستی به اقتصاد خانواده‌شان کمک می کنند.

گروه دیگری از مردم بلوچ با تلفیق هر دو نوع زندگی کشاورزی و کوچ نوع دهقانی-عشیره‌ای را برای خود برگزیده‌اند. نوع زندگی آنها بر اساس ییلاق و قشلاق می باشد. آنان برای برداشت محصول خود در مدت‌‌های مشخص به سکونتگاه اصلی خود بر می گردند.

در سال‌های اخیر به خصوص پس از انقلاب ۵۷ در ایران روند شهرنشینی در ایران و بلوچستان رشد سریعی داشته است. در برهه‌ای از زمان در بلوچستان به علت خشکسالی‌های متمادی مردم روستا مجبور بودن برای نجات زندگی و رفاه بیشتر به سمت شهرها کوچ کنند. این مهاجرت بی رویه باعث شکل‌گیری سبک جدیدی از نوع زندگی در بلوچستان شد. بررسی این جامعه شناختی این قشر مستلزم تحقیقات بیشتر برای معرفی و شناخت این قشر جامعه بلوچ است. در دهه ۸۰ و ۹۰ با رشد آموزش عالی در کشور بلوچستان نیز از این جریان بی بهره نبود. تعداد زیادی از جوانان شهری و روستایی به مراکز دانشگاهی استانی و در موارد خارج استانی وارد شدند. همه این عوامل دست به دست هم داد تا قشر شهرنشین شبه مدرنی در بلوچستان شکل گیرد.

در همه جامعه بلوچستان به خصوص در بخش‌های عشیره‌ای یا دهقانی نظام طبقاتی وجود دارد. افراد به جامعه به طبقاتی مانند میر، رئیس،خان، نوکر، بلوچ و درزاده تقسیم می شود. هرچند در جامعه شهری و تحصیل کرده کم کم این نظام طبقانی در حال رنگ باختن است اما این موضوع در بسیار موارد به صورت پر رنگ در جامعه مطرح می شود. مسئله ازدواج و نوع روابط این طبقات در خانواده‌های سنتی بسیار رعایت می شود.

جامعه بلوچستان جامعه‌ای متکثر و متنوع از لحاظ لایه‌های مختلف اجتماعی است. این لایه‌های مختلف باعث شکل گیری جامعه‌ای بر مبنای تکثر عناصر فرهنگی و اجتماعی شده است. نوع روابطی که مردم با هم با نظر داشت به این روابط و سلسله مراتب دارند باعث شکل گیری انواع و اقسام فرهنگ دامداری، کشاورزی میان مردم بلوچ شده است.

ادامه دارد …

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۶ دیدگاه

  1. مرسی؛استفاده بردم؛هر چند انتظار داشتم بیشتر به موضوع ها ورود کنی.اما احتمالاً ذیق وقت و…خصوصا این کمی وقت و احتمالاً سرعت در نوشتن خیلی در متن مشهوده!
    موفق باشی.

  2. سلام بر دانشور عزیز.سپاس گزارم از نظرات ارزنده و تشریف فرمایی به کلبه ی این حقیر.در مورد نظری که ابراز داشته اید موافقم اما تمام کارهایی که فرموده اید وقتی طولانی صرف می کند و گرفتاری ها اجازه نمی دهد.مطلب شما هم جالب است.بحث اسطوره شناسی یا میتولوژی مبحثی جذاب اما پیچیده و سیال است.مطمئنا بخشی از اساطیر ما تحت تاثیر اساطیر هندی است.قبل از مهاجرت مردم بلوچ سکنه ای از اقوام دراویدی و…در بلوچستان بوده و هنوز هستند.پی جویی اساطیر ما یقینا با اساطیر هند هم مرتبط است البته در بلوچستان جنوبی بیشتر.برخی توتم های جانوری نیز بوده.مردم هند قدیم مارپرست بوده اند که شاید هنوز هم در ایالت آسام چنین باشد.مطمئنا گاندو روزگاری ارزش توتمی داشته است که شواهدی برای این موضوع وجود دارد.با سپاس

  3. سلام خیلی عالی بود از اونجایی که بلوچستان هنوز کتاب مرجعی در مورد فرهنگ بلوچستان ندارد و در هیچ یک از کتابها در این زمینه سخنی نگفته و یا اگر گفته بصورت خلاصه و اندک می باشد از مطالبتان استفاده کردم برای تحقیقاتم در مورد فرهنگ بلوچستان چون اینجانب خواهان نوشتن کتابی در مورد فرهنگ بلوچستان بوده و نیاز به کمک تمام نویسندگان و فعالان و دلسوزان بلوچ دارم تا در این راه همکاری نمایند تا منبعی جامع در مورد فرهنگ بلوچستان جمع آوری و به چاپ برسد ممنون میشم اگه در این زمینه با من همکاری کنید و مطالب بیشتری در اختیار بنده بگزارید موفق باشید