بانو گوهر ملک
گوهر ملک دختر شاعر بزرگ بلوچستان گلخان نصیر بود. او در سال ۱۹۳۸ در پنجگور به دنیا آمد. در آن زمان پدرش در جیونی مشغول به کار بود. او در خانه جد مادریش به دنیا آمد. بانو گوهر ملک آموزشهای ابتدایی را نزد پدر فراگرفت.
گوهر ملک در همان کودکی دچار بیماری فلج اطفال شد. بر اثر همین بیماری تا پایان عمر زندگی را با معذوریت گذراند. او با وجود بیماری و ضعف جسمانی بسیار پرشور و انرژی بود. او برای پیشرفت زبان بلوچی و ادامه راه پدر تلاش فراوان کرد.
او یکی از داستان نویسان به نام زبان بلوچی است. او دیر به دیر داستان می نوشت اما داستانهایش خاص و بی نظیر بود. او در داستانهایش مشاهدات شخصی و مشکلات جامعه را بیان می کرد. او برای پیشرفت مردمش از طریق بیان مشکلاتشان در داستان کوشش فراوان می کرد. از او داستانهای زیادی در مجلات بلوچی به چاپ رسیده است. داستانهایی از جمله «جنین»، «گهارانی دیوان»، «نیک بی بی»، «خدا جنت که بنده»، «سنٹ» و … .
او همچنین اشعاری نیز سروده است. شاعر نامدار دکتر فضل خالق درباره او می گوید «من همانند گوهر ملک کمتر کسی را دیدهام. در اشعار او سخن از شان و شرف بلوچی بسیار سخن گفته شده است که من از آنها تاثیر زیادی پذیرفتهام.»
بانو گوهر ملک در ۲۸ فوریه ۲۰۰۰ دار فانی را وداع گفت.
خدا بیامرزدش. متاسفانه ما از داشتن چنین گوهرهایی بی اطلاعیم. کار بسیار پسندیده ایست معرفی این نامداران بلوچ. خدا خیرتان دهد.
موفق باشی
ممنون از اینکه این چهره های فرهنگی را که برای بسیاری از ما ناشناخته هستند، معرفی می کنید. موفق باشید.
په وتی هیرین دُتگ ء لـَهرین _ جی منی بیلان من زهیریگان.
یک بیت از شعر بلند ( من زهیریگان ) از حمزه حکیم زاده نیازی. با ترجمه شادروان گلخان نصیر.
ءُ تئی منتان منی مصطفی.