چند نکته درباره مدیریت شهری – به مناسبت شروع کار شوراها
مدتی پیش سلسله مقالاتی دربارهی مدیریت شهری و اصول آن با تکیه بر مدیریت شهرهای کوچکی مانند شهرهای این استان نوشتم. امروز قصد دارم دربارهی مدیریت شهری و چند نیاز اساسی شهرهای این استان با ذکر مثال کمی حرف بزنم. چون هفته آینده شروع به کار شوراهای دوره جدید است ذکر این نکات خالی از فایده نیست. البته به شرطی که گوش شنوایی آن طرف باشد.
- زیاد متوقع نباشید
ابتدا باید بگویم که نباید زیاد از نهاد شورا متوقع باشیم. دلایل زیادی برای این حرفم دارم مهمترین آن ضعف قانونی در نهاد شورا است. با آن که به ظاهر باید برای مدیریت، زیبایی و بهداشت شهر این نهاد کارهایی انجام دهد ولی عملا بیشتر به عنوان نهادی مشاور در این زمینهها است کمتر ناظر و مجری. اما با همین اختیارات هم می توان کارهایی بزرگی کرد، این بستگی به داریت و خلاقیت اعضا و شهردار آن مجموعه برمی گردد.
این مقطع زمانی که بودجه جاری سال قبل مصوب شده باید شهرداری و شورا مطابق برنامههای قبلی به کارشان حداقل تا پایان سال ادامه دهند. اگر هم تصمیم به تغییر و تحول در سیستم مدیریت شهری دارند باید آن را در بودجه نویسی سال آینده و حتی سالهای بعد مد نظر داشته باشند.
- پول حرف اول
دردی که گریبان گیر اکثر طرحهای کشور در این یکی دو سال اخیر شده مسایل اقتصادی یا به عبارت دیگر پول است. شهرداریهای به خصوص در شهرهای استان سیستان و بلوچستان نتوانستهاند یک سیستم درآمدزایی دایمی برای مدیریت شهری دست و پا کنند. حتی وضع در برخی از شهرها چنان وخیم بوده که شهرداری مجبور به فروش داراییهایی خود برای تامین حقوق پرسنلی و کارگری شدند. مثلا در همین ایرانشهر خودمان تقریبا ۱۰ درصد منبع تامین بودجه حاصل از فروش مایملک شهرداری بوده است. شوراهای جدید باید در یک برنامه میان مدت طرحهایی آماده کنند که بتوانند برای شهر و شهرداری منابع جدید مالی خلق کنند.
- سطل آشغال فراموش نشود
گاها بعداز ظهرها اگر فرصتی باشد همراه دوستان یا خانواده سعی می کنید در شهر چرخی بزنیم. گردش بدون خوردن و نوشیدن میسر نیست. خوب خوردنیها و نوشیدنیها دارای زبالههایی هستند که باید دور ریخته شوند. حالا داستان تازه شروع می شود. اگر شما سرتاسر شهری مانند ایرانشهر را بگردید به ندرتی شاید در خیابانهای مرکزی شهر یکی دو تا سطل زباله پیدا کنید. حال شما هی باید روی در و دیوار بنویس شهر ما خانه ما!!! یا مثلا در مدارس به بچههاتان یاد دهید که در خیابان آشغال نریزید. بجز زاهدان و با تخفیف چابهار در سایر شهرها این استان سطلهای جمعآوری زباله یکی از نایابترین چیزهایی است که در سطح این شهر شما می توانید پیدا کنید. من پیشنهادم به شوراها و شهرداران جدید این که در اولین قدم در هر خیابان و محلهای این سطلهای جمعآوری زبالهها را قرار دهند. این کار نه تخصص زیادی نیاز داره و نه نیازمند مطالعات آنچنانی هست. حداقل در اولین قدم ما زمینههای زیبایی سازی شهر خودمان را آماده کنیم.
- مشارکت مردم
مردم ما خیلی خوب هستن ولی این خوبی و مشارکت اجتماعی آنها مقطعی هست. یعنی مثلا در زمان مشخص حاضرند مسئولیت اجتماعی خود را انجام دهد و بعد از آن را به عهده دولت یا سایر مسئولین میگذارند. در صورتی که باید مردم ما در جامعه حضور فعال و پرسشگری داشته باشند. البته در این بین باید به نقش واسط رسانهها برای افزایش آگاهی عمومی نیز باید اشاره کرد. یک فکر اشتباهی که معمولا در ذهن مردم جامعه نفوذ کرده این هست که ما عدهای را برای کارهایی انتخاب کردهایم و دیگر نیازی به حضور و نظارت ما نیست. در صورتی که برای داشتن یک جامعه پویا فعال بودن بدنه اجرایی و نهادهای مدنی یکی از ضرورتها است.
- تئوری یک درصد
زمانی با دوستی درباره موفقیت یا توانمندی شورای جدید شهر ایرانشهر گپ و گفتی داشتم. من برای او یک تئوری شخصی برای موفقیت آنها تعریف کردم. اسم تئوری را هم گذاشتم یک درصد. شرح فرضیهی این تئوری این است که اگر هر کدام از منتخبین که هفته آینده به عضویت شورا در می آیند بتوانند یک درصد از کسانی را که به آنها رای دادهاند به مدت یک درصد سال در زمینه مدیریت شهری مشارکت دهند آنها موفق خواهند شد. در توضیح این فرضیه باید بگویم که ما مردم خیلی کم سعی داریم در امور دخالت کنیم. حال این دخالت حتی در سطح عیبگیری یا حتی در سطح بالاتر مشارکت عملی و علمی برای بهبود شهر می تواند باشد. اما متاسفانه مردم خود درگیر مسایل فردی هستند و کمتر تمایل دارند وارد مسایل جامعه شوند.
- شهردار
نکته آخر درباره انتخاب شهردار است. در شهرهای مختلف وقتی وارد جزییات مباحث انتخاب شهردار می شویم برآیند حرفها حول محور افراد است. مثلا در شهر فلان آقای یک و دو و سه مطرح هستند. اما چیزی که در این بین کمتر کسی درباره آن حرفی می زند برنامه و طرح چه برای شهر چه برای انتخاب شهردار است. به عبارت دیگر معیار انتخاب شهردار تا به حال فرد بود تا برنامه. پیشنهاد من به منتخبین کنونی شوراهای استان این است که دو کار مهم برای انتخاب به ترتیب انجام دهند: اولا دوستان باید با هم دیگر بنشینند و برآیند خواستهها و مشکلات شهر را استخراج کنند و به توافق نسبی برسند. دوما باید به دنبال فردی باشند که بتواند براساس برنامه این خواستههای و مشکلات را مرتفع کند. متاسفانه ادوار قبلی شوراها این دو کار را برعکس انجام می دادند. یعنی اول فردی را می یافتند بعد سراغ مشکلات و خواسته می رفتند تا او آنها را حل کند. این حرکت باعث دوگانگی در مدیریت شهری و تضادهای گوناگون میان شهرداری و شورا خواهد شد.