تسلیت
امروز در خبرها آمده بود که اکبر رئیسی،وبنویس، رازگو بلوچ به خاطر از دست دادن برادرشان به سوگ نشسته است. بنده به نوبه خود مصیب وارده را به ایشان و خانوادهی محترمشان تسلیت گفته برایشان صبر از درگاه خداوند مسئلت دارم.
امروز در خبرها آمده بود که اکبر رئیسی،وبنویس، رازگو بلوچ به خاطر از دست دادن برادرشان به سوگ نشسته است. بنده به نوبه خود مصیب وارده را به ایشان و خانوادهی محترمشان تسلیت گفته برایشان صبر از درگاه خداوند مسئلت دارم.
نوشته مرتضی خبازیانزاده، نشر مرکز ، تهران، ۹۶ داستان بر محور روایت گروگانگیری سربازان مرزبان ایرانی در منطقه بلوچستان شکل می گیرد. داستان دارای ساختاری منسجم و قوی است. نقطه قوت داستان تعلیقهای گوناگونی است که نویسنده سعی داشته با استفاده از آنها خواننده را با خود تا پایان داستان همراه خود کند. این داستان…
در ۲۴ دسامبر ۱۹۵۶ در یک خانواده مذهبی در پسنی به دنیا آمد.مبارک تحصیلات ابتدایی خود را در همان شهر آغاز کرد. در سال ۱۹۷۲ پس از کسب مدرک سیکل به امید خواندن و دانستن بیشتر به «سند مسلم کالج» کراچی رفت. آن سالها اوضاع کشور به هم ریخته بود. او پیش از به پایان…
یادداشت امروزم را خواستم به مسایل شهر ایرانشهر اختصاص دهم. بنده از طریق این وبلاگ بارها مسایل و مشکلاتی شهری و استانی را بیان کرده ام و در کنار کالبدشکافی مسایل به بیان راه حل پرداخته ام. سه اصل اساسی که همیشه در نوشتن مقاله و یادداشت خود بدان پای بند بوده ام به خصوص…
روز گذشته بعد از سفری چند روزی به مقصد جنوب بلوچستان به خانه باز گشتم. این چند روز به شهرها و روستاهای مختلف در مسیر ایرانشهر به چابهار سر زدیم. این تعطیلی چند روز فرصت مناسبی برای مردم بود تا سفر تفریحی داشته باشند. سفر را با روزی تقریبا گرم به مقصد پیشین شروع کردیم….
نمایشنامه صحنه اول: مغازه آقا وبلاگی مشتری: سلام آقا وبلاگی. خوبی؟ مطلب جدید نیاوردی؟ آقا وبلاگی: نه هنوز. باید کمی مواد اولیه گیر بیارم و چیزی تولید کنم. مواد اولیه کمیاب شده! مشتری: چه بد! من میرم یه مغازه دیگهی رو ببینم. شاید اون چیز جدیدی آورده باشه. …. صحنه دوم: صنف بلاگیها وبلاگی یک:…