“فردا ساعت یازده تعطیل میشین چون معلما جلسه دارن”
این یک جمله ساده با تقریبا چهار فکت است. یک معلم ابتدایی برای دانش آموزانش بیان می کند و تاکید می کند خوب گوش کنند تا سوال نپرسند. در ادامه ویدئو تقریبا ۱۱ عنوان سوال پرسیده می شود. این برای من چندین نگران از نسلی بوجود می آورد که خوب نمی شنود یا تحلیلی از دادههای دریافتی خود جهت درک موضوع یا اتخاذ تصمیم متناسب ندارد. این یک جمله مرکب شامل دو بخش که یک موضوع خیلی ساده را مطرح می کند. در طرف مخاطب تردید برای درک مسئلهی پیش پا افتاده وجود دارد. به عبارت دیگر فرد اصلا با یک مسئله مواجه نیست که آن را ساده کند تا بلکه آن را بفهمد. او هنر گوش دادن را به خوبی فرا نگرفته است. یا بهتر است بگوییم هنر شنونده فعال در یک مکالمه بودن چیزی عجیبی برایشان است. یکی از آنها حتی زحمت تحلیل شنیده را به خود نمی دهد و از معلم می خواهد برایش حرف زده شده را بنویسد تا کسی دیگر برایش این حرف را تفهیم کند.
مجمع جهانی اقتصاد معمولا هر سال یا چند سال یک تحقیق در زمینه بازار کار و مهارتهای لازم برای سالهای آینده را بررسی و منتشر می کند. در این چند سال همیشه دو فاکتور تفکر تحلیلی و شنونده فعال در بین عوامل بالای لیست بودهاند. به عبارت دیگر برای گرفتن یک شغل در ۲۰۲۵ مهمترین فاکتور برای برتری بر دیگران داشتن تفکر تحلیلی است.
وبسایت “فرادرس” تفکر تحلیلی را ” روشی برای تحلیل مشکل در راستای یافتن راهحل است که میتوانید با استفاده از آن، موضوعات پیچیده را به بخشهای کوچکتر بشکنید و ارتباط میان این بخشها را دریابید تا در نهایت به درک درستتری از آنها برسید. ” می داند. از ابزارهای این تفکر می توان به : تحلیل داده، تفکر منطقی ،تحقیق، خلاقیت و ارتباط اسم برد. برخی این تفکر را مانند تفکر انتقادی می دانند که در لیست ده مهارت برتر در ردیف چهارم قرار دارد. هر دو این دو مهارت از نوع حل مسئله هستند اما تفاوتهای هم دارند. معمولا در اکثر لیستها تفکر تحلیلی همیشه در اول قرار داشته است.
ریچارد هیور تفکر تحلیلی را مانند نجاری یا رانندگی یک مهارت می داند که آموخته می شود اما نه در کلاس درس بلکه در عمل.
الان با آموزش پاسخ محور که نتیجه نهایی مطلوب است عملا فرآیند و تحلیل در آموزش جایگاهی ندارد. نمونه سادهی آن کنکور که فقط فرد به دنبال تکنیکهای برای رسیدن به گزینه صحیح است و راه حل و تحلیل مشکل هیچ نقشی در پیدا شدن جواب ندارد.
از طرفی با محوریت شبکههای اجتماعی عامل سرعت و حجم زیاد اطلاعات کسی به دنبال تحلیل مسایل ساده یا حتی پیشرفته نیست. اگر نگاه کنید محتوای بیشتر پستها افرادی هستند که قرار است به ما ترفندهایی برای هرچیزی یاد دهند عملا تحلیل یا تفکر انتقادی جایگاهی در راه حل ارایه شده ندارد.
پس ما در آینده با نسلی مواجه خواهیم بود که از دو ابزار مهم یعنی تفکر تحلیلی و انتقادی متاسفانه محروم است. در کنار سایر عوامل این افراد از پر کردن جایگاه های مهم و حساس نیز عاجز خواهند بود چون همانطور که قبلا گفته شده برای یک شغل معمولی شما باید مجهز به تفکر تحلیلی و انتقادی باشید حال اگر مشاغلی حساس رهبری و راهبری را در نظر بگیرید این عوامل اهمیت دو چندانی خواهند داشت.
نظر من این است که قرار است که با افرادی کم حوصله با دقت نظر کم با اطلاعات فراوان که فکر می کند همه چیز را بهتر می داند مواجه خواهیم بود. این دانش آموزان این خانم در کلاس نمونه ی کوچک از آینده این جامعه هستند. البته همیشه امیدواری هست که قالب غالب خردمندی و تحلیل در کنار تفکر انتقادی و سیستمی باشد.