امروز کل آموزش یا بخش از آن به عنوان یک سرویس از طرف دولتها به شکل عمومی و اجباری برای همه شهروندان ارائه می شود. در کشور ما هم دوازده سال آموزش عمومی برای همه کودکان تا سنین نوجوانی به شکل رایگان در دسترس است. اما بسیاری از نهادها درگیر در این امر از خروجی این فرایند چندان راضی نیستند. به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید به برخی مسایل مربوط به آموزشی مختصرا می پردازدم.
دولت و آموزش
بهدلیل تکالیف قانونی دولت سعی در ارائه آموزش رایگان دارد. اما حقیقتا خروجی مدارس دولتی یا عادی مطلوب خانواده، جامعه و حتی خود دولت هم نیست. این هم از هنر دولتهاست که به هر چه دست می زنند کویر می آفرینند. در مورد رایگان بود صرفا یک شعار است چون عملا ملت هزینه آن را گزاف هم پرداخته ولی خروجی اصلا مطلوب نیست. چه از نظر قبولی و رتبه برترهای کنکوری چه از لحاظ تامین نیاز بازار کار مدارس معمولی حرف چندان برای گفتن در این چند سال نداشتهاند.
خانواده و آموزش
خانوادهها از همان ابتدا در رقابت برای وارد کردن فرزندانشان در مدارس خاص هستند. اگر به هر دلیل نشود از خدمات مدارس خاص بهر ببرند بخشی از خدمات را از بخش خصوص تهیه خواهند کرد. شرکت در کلاسهای کمک آموزشی از همان ابتدا دوران آموزش انواع و اقسام کلاسهای تقویتی بخش اساسی دغدغه اموزشی خانوادهها هستند که بخش دولتی توان یا جواب درخوری به آن نتوانسته بدهد.
بازار کار و آموزش
۷۰درصد فارغ التحصیل مقطع دکتری بیکار هستند. از طرفی ۴۲درصد بیکاران هم مدرک دانشگاهی دارند. در مقاطع پایین تر بجز محدود رشتههای کار و دانش یا هنرستان کمتر تدابیری برای متناسب سازی خروج آموزش براساس نیازهای بازار کار اندیشیده می شود. بیشترین تلاش بازار کار بخصوص در بخش دولتی استـفاده از نیروهای کار با مدارک دانشگاهی بالاتر دارای اولویت بوده است. مهارت آموزی و آمادهسازی نیرو برای بازار کار کمترین اولویت و دغدغه نظام آموزش است.