بی می ناب
من بی می ناب زیستن نتوانم…
گاه استانداردها و معیارهای زندگی آن قدر پایین می گیریم که به هر چیزی راضی می شویم. اما باید به دنبال می ناب هم بود. پس کسی مثل خیام که زنده بودن را بدون می ناب محال می داند حتما در عوالمی دیگر می زیسته است. چون خود در نقطه ای به ضعف خویشتن پی می برد که «یک جام دگر بگیر و من نتوانم»
از شطحیات من: قرار نیست که همه چیز اینجا طولانی تفسیری باشد. گاهی نیاز است که صاعقهای هم باشد.