ناکارآمدی برخی مسئولین ایرانشهر

یادداشت امروزم را خواستم به مسایل شهر ایرانشهر اختصاص دهم. بنده از طریق این وبلاگ بارها مسایل و مشکلاتی شهری و استانی را بیان کرده ام و در کنار کالبدشکافی مسایل به بیان راه حل پرداخته ام. سه اصل اساسی که همیشه در نوشتن مقاله و یادداشت خود بدان پای بند بوده ام به خصوص درباره مسایل اجتماعی بدین شرح است:۱. طرح مسئله ۲. کالبدشکافی ۳. راه حل
در این شهر مانند هر شهر دیگر معضلات و مشکلاتی وجود دارد که برخی از آنها طبیعی هستند. ایرانشهر به خاطر داشتن شرایط اقلیمی خاص خود طبیعتاً مشکلاتی دارد که ممکن در جاهای دیگر وجود این گونه مشکلات کمتر آزاردهنده باشد. یکی از این شرایط گرمای شدید شهر است. در بیشتر فصول سال ایرانشهر بنا به تعریف دارای هوای گرمای است. در واقع ایرانشهر دو فصل دارد: گرم و معتدل. روز گذشته وقتی خواستیم با دماسنج خانگی دما را اندازه بگیریم دماسنج قدرت اندازه گیری نداشت چون دما شهر بیش از ۵۰ درجه سانتی گراد بود. معمولا دمای شهر در گرمترین شرایط بیشتر از ۵۵ درجه است. این گرما جانکاه تنها با وسایل سرمایشی قابل تحمل است. وسایل سرمایشی برای اینکه کاری انجام دهند به نیروی الکتریکی نیاز دارند. برخی وسایل سرمایشی علاوه بر وجود الکتریسیته به آب هم نیاز دارند مانند کولرهای آبی.
در این چند روز گذشته متاسفانه این دو جریان حیاتی دچار وقفه های طولانی مدتی بودند. مثلا روز گذشته بیش از پنج ساعت برق قطع بوده است. در حال حاضر که بنده به نوشتن این یادداشت مشغول هستم آب شهر بیش از سه یا چهار ساعت است که قطع می باشد. قطع یک تا دو ساعته برقی بخشی از برنامه های وزارت نیرو برای مواقعی است که مقدار برق تولیدی کفاف نیاز شهر را نه کند ولی قطع پنج ساعته برق در این شهر نمی دانم بر چه اساسی بوده است؟ این روند قطع مداوم برق با مدت طولانی تقریبا هر دو یا سه روز به اجرا در می آید. قطع جریان آب که حکایت خود را دارد. در این شهر که بنده به جرأت می توانم بگویم جزء پر آب ترین شهر های این استان است هم روزه آب آن قطع می شود. در آن ساعاتی هم که آب در جریان است فشار آن بسیار کم است.
با توجه به اینکه بنده بیشتر عمر خود را در این شهر گذارنده ام و از سال های کمی دورتر به یاد دارم که هیچگاه آب این شهر به این فلاکت نه بوده است. در این چند سال سه عامل در این شهر بر کمبود منابع آبی تاثیر گذاشته است:۱. سیل عظیم مهاجرت ۲. خشکسالی ها طولانی مدت ۳. عدم برنامه ریزی مناسب
در این چند سال اخیر همانند بسیاری از نقاط جهانی هجوم جمعیت روستانشین به شهرها افزایش یافته است. یکی از دلایل این مهاجرت گسترده کمبود منابع و امکانات در روستاها بوده است. ایرانشهر به واسطه آنکه در وسط این استان قرار دارد روستاهای بسیاری در تعامل با این شهر قرار دارند. مردم روستاهای زیادی برای تامین نیازها خود من جمله غذایی و پزشکی به این شهر مراجعه می کنند. همین مراجعات وسیع ایرانشهر را به لحاظ اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی به مرکز صقل مهمی تبدیل کرده است. این مراودات گسترده پتانسیل مهمی برای رشد اجتماعی و اقتصادی شهر است. البته نباید از منابع انسانی و مادی که به طور وفور در این منطقه وجود دارد چشم پوشی کرد.
حال شهر با اهمیتی که بر آن برشمرده شد به خاطر وجود برخی مسئولین ناکارآمد آن طور که درخور این شهر است به قلل پیشرفت و ترقی نزدیک نشده است. مسئولینی که توانایی مدیریت و برنامه ریزی برای مشکلاتی ساده ایی همانند آنچه برشمرده شده را ندارند به طبع از عهده برنامه های طویل مدت با استراتژی ها گسترده بر نه خواهند آمد. اگر کسی توانست در بحران های کوچک مسایل را تجزیهتحلیل و برای آنها راه حل ارائه دهد مسلماً در مسایل وسیع تر هم کارآمد نه خواهد بود. حداقل برخی مسئولین این شهر توانایی خود را برای انجام کارهای روزمره ی سازمانی به اثبات نرسانده اند چه رسد به برنامه های مدت دار و گسترده. برای این شهر با توجه به تحلیل مسائل آن راه حل های زیر منطقی می نماید:
۱. تدوین سند چشم انداز ده ساله شهر
۲. تدوین برنامه جامع ده سالی شهری
۳. شناسایی فرصت ها،منابع و امکانات شهر
۴. جایگزین کردن برنامه های علمی به جای برنامه های مقطعی بدون توجه علمی
۵. استفاده از مدیریت علمی به جای مدیریت ناکارآمد
البته تقدم و تاخر در لیست بالا دال بر اهمیت نمی باشد. هر کدام از مقوله های بالا نیازمند کالبدشکافی و بحث مجزا است که در نوشته های آینده سعی خواهد کردم به برخی از آنها به پردازم.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *