کهنه شراب و کتاب
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش پرده اول رمان مدت زیادی است که داستان و رمان استخواندار نخواندهام. هر چند گاه گاه نوشته یا داستانی کوتاه را ورق می زنم اما آنچه که به دل نشیند و از همه مهمتر یک…