پویاسازی جامعه
یادداشت اخیر نوهان دربارهی رویکرد پویاسازی جامعه که یکی از خروجی آن شهروند مسئول بود را مطالعه کردم. نوهان در این نوشته سعی کرده است که نقش کلیدی افراد در پذیرش مسئولیت اجتماعی را از دیدگاه خود تبیین سازد. شیوههای تاثیرگذاری در تحولات اجتماعی معمولا از دو مسیر انجام می شود: حرکت از پایین به بالا و حرکت بالا به پایین.
تغییر و تحولات اجتماعی اگر از بطن جامعه و لایههای زیرین آن برخیزد و کم کم در افراد جامعه نهادینه شود پس از گذشت مدتی معمولا طولانی به سطوح بالاتر نهادهای اجتماعی یعنی آنهایی که تاثیر گستردهتری در جامعه دارند نفوذ خواهد کرد. حرکت پایین به بالا دارای مزایا و معایبی هم هست. مثلا کندی رشد حرکت، تاثیرگذاری کم در ابتدا، گم شدن گفتمان در میان دیالکتیک جامعه را می توان به عنوان عیوب این نوع جنبشهای اصلاحی جامعه دانست. ریشهدار بودن حرکت و نفوذ در میان لایههای جامعه، عمیق بودن تاثیرات چنین حرکتهایی در بعد زمانی و از همه مهمترین ماندگاری تاثیرات چنین کنشگریهایی در جامعه در طول نسلهای مختلف است.
نوع دیگری از فعالیتهای تاثیرگذاری در جامعه تغییراتی است که از بالا به جامعه معرفی می شود. معمولا نهادهای تصمیمگیر در این روند از پتانسیل تاثیرگذاری عمومی خود و توان بالایی که به لحاظ مالی و امکاناتی دارند به راحتی می توانند در ایجاد نوع فعالیتهای گونهگون در جامعه موثر باشند. از مزایا این نوع حرکت می توان به سرعت بالا و گستره وسیع می توان اشاره کرد. از بدهایی این شیوه تغییر عملکرد جامعه مقطعی بود آنها، عمق نفوذ پایین در لایههای مختلف اجتماع و حتی در مواردی مقاومت برخی نهادهای جامعه اشاره کرد.
برای پویا بودن یک جامعه علاوه بر این که باید بر نقش افراد در پذیرش مسئولیت اجتماعی تاکید کرد باید سمت دیگر را نیز به فعالیت وا داشت. باید نهادهای مسئول در جامعه نیز رابطه دو سویه و تعاملی خود را در بازسازی کنند. نهادها و سازمانهای متولی در امور شهر و جامعه باید زمینههای جذب افراد و ایدهها را به طرق مختلف مهیا سازند. یکی از راههای فعال سازی بخش سازمانی جامعه برای تاثیرگذاری بیشتر این است که رابطه خود را با افراد و جامعه مدنی بهبود ببخشد. از راههای گوناگون از جمله ایجاد کانالهای ارتباطی میان این دو بخش جامعه خیلی سریعتر به اهداف خود نزدیک خواهد شد. نکته آخر اینکه پویا ساختن افراد برای اینکه بتوانند در جامعه ایده پردازی کنند و نقش ایدههای خود را بهبود امور ببینند این است که بخش سازمانی جامعه اولا اعتقاد به مشورت داشته باشد و دوما دارای مکانیزمهایی برای ایجاد ارتباط دو سویه میان جامعه و خود باشد.
بالانچ