ما همه اشکان اروند هستیم
اولین بار که اشکان را دیدم فکر کنم در جلسهای با حضور شهردار سابق ایرانشهر بود. او را نمی شناختم. تا آنجایی که به یاد دارم حرفی هم در آن جلسه نزد و فقط به یادداشت برداری اکتفا کرد. او را نمی شناختم بعدها از دوستان شنیدم که او همان اشکان بوده است. از آن زمان مدتی گذشت. اخیرا از طریق وبلاگش اخبار ایرانشهر را دنبال می کنم.
در طول مطالبش دریافتم انتقاداتی به عملکرد نهادهای شهری به خصوص شهرداری و شورای شهر دارد. درستی و نادرستی انتقاداتش را به طور ۱۰۰ درصد نمی توانم تایید. اما به عنوان یک شهروند حداقل برخی را به عینه دیده و با گوشت و پوست آنها را لمس کردهایم.
از دور و نزدیک اخبار دعاوی قضایی او با شهرداری را می شنیدم. تا آنکه چند روز پیش خبری در سایت رسمی شهردای ایرانشهر دیدم. اول که خبر را دیدم شصتم خبردار شد که اشکان “معلومالحال” شده است. اولین واکنش پس از کشف معلومالحال حس تاسفی بود که بر سبک و سیاق نگارش مطلب در یک سایت رسمی به من دست داد.
تا آنجایی که بنده از قوانین خبر دارم،شاید هم ناقص بدانم، اطلاع رسانی درباره یک پروندهٔ قضایی که هنوز در جریان است عملی خلاف مقررات باشد. دوم آنکه در آن نوشته بنده چیزی به نام خبررسانی ندیدم بلکه چیزی در حد یک وبلاگ زرد بود. شایسته سایتها و وبلاگهای نهادهای رسمی و دولتی نمی باشد که مطالب چنین سبک در یک وبگاه رسمی بیان کنند. به هر حال آن سایت بیان کننده مواضع رسمی یک نهاد است و باید مسئولین امر در درج مطالب نهایت دقت را مبذول دارند.
به درست یا نادرست بودن انتقادات اشکان نمی توانم صحه بگذارم چون باید همه سخنان را شنید تا به یک جمع بندی درست برسیم. اما آنچه را که مرا وا داشت این نوشته را در حمایت از او بنویسم شیوهٔ برخورد نهاد مرتبط با این مسئله بود.
آقایان مگر ما چند نفر مانند او داریم که بدون چشم داشت اخبار شهر ایرانشهر را منعکس می کند. او در شهر می گردد و آنچه را که از چشم بسیاری از ماها گم می ماند به قلم و تصویر می کشد. آیا باید جواب انتقاد را با جریمه،زندان و دادگاه داد. حتی اگر او سخنی گزاف گفته باشد. چرا دوستان طرف انتقاد به جای شفاف سازی آب را گل آلودتر می کنند. به فرض آنکه او آن مبلغ را پرداخت و جزای مقرر را هم گذراند،با چالههای شهر و خیابانهای بی اصول چه می کنید؟ چرا با پاک کردن صورت مسئله سعی در حل مسئله دارید؟ چرا ساده در همان وبگاه جواب انتقادات را نمی دهید؟ اگر چنین کنید به طور حتم چهرهای موجهتر از خود به نمایش خواهید گذاشت.
بنده از همه دوستانم دعوت می کنند با نشان دادن حمایت از اشکان او را تنها نگذارند. خطاب بنده به همه وبلاگ نویسان و متفکرانی است که این نوشته را می خوانند. دوستان با نوشتن یادداشت اعتراضی به شیوه برخورد آن نهاد اعتراض کرده و حمایت جامعه وبلاگ نویسان را از یکی از اعضایش نشان دهند.
امید که این چنین باشد
پ.ن: نوشته صدیق حسین زاده در همین باره
برآمد آفتاب جان فزون از مشرق و مغرببیا حاسد اگر مردی نهانش کن ، نهانش کن
مویه
ازین نکته منم در خون خدا داند که چونم ، چون بیا ای جان که روزافزون بیانش کن ، بیانش کن
مخالف
عیانش بود ما آمد زیانش سود ما آمد اگر تو سود جان خواهی زیانش کن ، زیانش کن
بکش اروند عزیز. مگرقابلیت نداشتی که رییس بشوی؟ نداشتی که مدیر بشوی؟ که اهل بازار بشوی ، دبیر و وزیر و گزیر و حاجی و بنگاه دار و کارخانه دار و…هزار دار دیگر بشوی؟ ودهان منتقدین را ببندی؟ حالا ارزانی ….اما آنکه همیشه پیروز است، همین تویی. دل ماهم به همین خوش است.باش. بکش. و همیشه به خوشنامی باش.
درود
مصاحبه نوهان با اشکان اروند
در http://nohan.persianblog.ir/
با سلام. تا به حال نمیدونستم که ایشون فعالیت مجازی دارن ولی من شجاعت ایشان را تحسین میکنم و برایشان آرزوی موفقیت میکنم و از مردم می خواهم که ایشان را همراهی کنن.